« ظهور ادیان »

اسلام  چون سلاح سیاسی .
به قلم کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی .

بخش نوزدهم
                                                         «   ظهور ادیان  »
                                            « از ادیان ماقبل تاریخ ، تا ادیان جهان شمول »

پیشگفتار :
جامعه شناسی ادیان ، بخشی از جامعه شناسی ، به معنی کلی آن است.وقتی که ما جوامع بشری را در ادوار مختلف  مورد مطالعه قرار می دهیم ، منظورشناخت  انسان در ابعاد اجتماعی و فرهنگی اواست،که دین وسازمان های وابسته به آن و قشر روحانیت ،و نقش آنان در جامعه  بخش بسیار مهم این فرهنگ را تشکیل میدهند.در سلسله مقالاتی که مدتی است ، با عنوان « اسلام چون سلاح سیاسی » در اختیار خوانند گان گرامی  می گذارم ، لازم وضروری بود ،که حداقل ، یک بخش آن ، در رابطه با: منشاء و ریشه ظهور ادیان ، با داده های عینی و ذهنی  وتاریخی آن ، در اختیار خوانند گان قرار گیرد. خصوصآ اینکه  ، مدت بیش 31 سال است ، وطن ما ایران ، دست یک مشت روحانی ، که علنأ خود را نائب امام و پیامبر و در صورت نبودن آنان خود را نماینده بلا فصل خدا !! بر ملت معرفی می کنند و در این عوام فریبی تا آنجا پیش رفته اند ، که فردی در لباس روحانیت ، نماینده آقای علی خامنه در مشهد ، بنام آیت الله علم الهدی ، با تمام وقاحت در مردم فریبی و دروغ  تا آنجا پیش میرود ،که از طریق رسانه های گروهی  می گوید : من شاهد بودم ،که جبرئیل از بهشت برای آقای علی خامنه ای غذا آرود!!! (1) موضوع دین می بایستی در حد امکان در چهار چوب یک مقاله علمی  مورد بحث و تفسیر قرار گیرد . خوشبختانه ، این امکان پیش آمد ، که کتاب بسیار با ارزش  جامعه شناس معاصر فرانسه و متخصص در جامعه شناسی ادیان ، ایو لامبر (Yves Lambert ) با عنوان :ظهور  ادیان از ماقبل تاریخ تا ادیان جهان شمول ،در 494 صفه در زبان فرانسه  توسط انتشارات :Armand colin در اختیار خوانندگان کنجکاو و پژوهشگران قرار گرفت . این کتاب ولواینکه  بخاطر بعد تخصصی اش ، در رابطه با ادیان و فلسفه آنان بسیار ثفیل است ، اما ، نباید فراموش کرد ، که تحقیق و پژوهش در مسائل  علمی ، لازمه اش ساده انگاری نیست .در رابطه با ظهور ادیان ، بخش نوزدهم سلسله مقالات خود را که با عنوان :اسلام چون سلاح سیاسی ،را به نقد این کتاب اختصاص داده ام . لازم می دانم ،که به خوانند گان گرامی یاد آوری بکنم ،که مطالعه این بخش ، خصوصا برای کسانی که با این نوع مطالب و موضوعات فلسفی ، دینی ،و ماوراء الطبیعه ، نه از منظر دستگاه مبلغان دینی ، بلکه از منظر جامعه شناسی آشنائی ندارند ، این مقاله چه بسا ثقیل ،و درک آن مشکل بنظر خواهد آمد. اماٌ یقین دارم ،که با مطالعه  مطالب ، در دفعات مختلف ، تعقل و تفکًر در مفاهیم ، وداده های تاریخی آن ، به کنه مطلب آشنا خواهند شد.لازم است به این مطلب مهم اشاره بکنم ،که امروز  وطن ما ، یکی از سیاه ترین دوران تاریخ خود را در 200 ساله گذشته می گذراند . با این حاکمیت جهل و خرافات ، دنیاپرستی یک مشت آخوند بدون عرق ملی ، غرق در دنیاپرستی ، واستبداد دینی که به زور سرنیزه ، قتل و جنایت  در ایران حاکم کرده اند  و محدویت هائیکه به پیروان سایر ادیان و مذاهب  تحمیل می کنند، این کشور را در نهایت به تجزیه واضمحلال خواهند کشید . وظیفه هر ایرانی آزادیخواه و وطن دوست است ، که با تکیه بر عقل و منطق و علم ، شعور اجتماعی و فرهنگی جامعه را، بالا ببرد . لذا از هموطنان گرامی  تقاضا دارم ، در صورت داشتن توافق با محتوای این مقاله ، در پخش آن ، در سطح بیشتر ، بر این خدمتگزار کمک بکنند.  این تقاضا برای تبلیع اسم و شهرت صاحب این قلم نیست ، لذا بطور روشن عرض می کنم ،که حتی می توانند  نام اینجانب را از مقاله حذف بکنند. مهم آن است که این نوع بحث ها ، تا بالاترین سطوح جامعه ، حتی مدارس دینی  چه در قم و چه در مشهد و شهرهای بزرگ ، دربین طلاب و روحانیون وارد بشوند .
                                                       *            *                   *              *

عمل اجتماعی از منظر جامعه شناسی چیست؟
برای درک محتوی فکری و فلسفی این مقاله ، لازم است تعریف مختصری از :عمل اجتماعی و واقعیت اجتماعی ، در اینجا آورده شود.
عمل اجتماعی چیست و چگونه نتیجه کار کرد آن تبدیل به یک واقعیت اجتماعی می شود؟ به عنوان مثال ، چگونه دین در جامعه ظاهر می شود،و بعد از گذشت مراحلی در طول زمان ، تبدیل به یک واقعیت اجتماعی می گردد ؟
عمل اجتماعی یک پدیده  ایست اجتماعی و قائم به ذات ، که با چهار معیار مشخص می شود. این معیارها ، تمام پدیده های اجتماعی ، رفتار های اجتماعی ، معٌرف های ایده ئولوژیک ، معٌرف های دینی ، معیار های زیباشناسی  را شرح و تفسیر می کنند.
اولین معیار عمل اجتماعی ، بعد عمومیتی آن است.عمل اجتماعی در دفعات متعدد، در بین یک عده در زمان های متعدد رخ می هد.این اعمال اجتماعی در نتیجه کارکرد خود در طول زمان ، در جامعه ، تبدیل به واقعیت های اجتماعی می شوند . به عنوان مثال ، در طول زمان در تمام جوامع بشری ، قتل و آدم کشی وجود داشته و تا امروز هم وجود دارد. لذا قتل و آدم کشی یک عمل اجتماعی و در عین حال یک واقعیت اجتماعی است.شما جامعه ای سراغ ندارید که در آن قتل و آدم کشی وجود نداشته باشد. اگر هم وجود داشته باشد ، بسیار نادر و استثنائی است.
دومین معیار عمل اجتماعی ،بعد بیرونی (خارج بودن ) بودن آن ، نسبت به فرد است .عمل اجتماعی از حوزه فرد خارج است ، در حوزه فرد قرار نمی گیرد ، بلکه در حوزه عموم قرار دارد. به عبارت دیگر با فرد به دنیا نمی آید و با فرد از دنیا نمی رود ..عمل اجتماعی ماوراء فرد قرار می گیرد .فرد وقتی که با عمل اجتماعی  روبرو می شود ، جزء ظاهر و حالت کلیشه آنرا که در جامعه در حال تحرک و جابجائی است ، چیز دیگری را ازعمل اجتماعی درک نمی کند.
سومین معیار عمل اجتماعی ،سومین معیار عمل اجتماعی ، قدرت قهری و تحمیلی عمل اجتماعی است .عمل اجتماعی خود را بر فرد تحمیل می کند.عمل اجتماعی نتیجه انتخاب آزاد فرد نیست ، عمل اجتماعی ناشی از ترکیب های مختلف ،معیار های فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، جغرافیائی ، سیاسی  است. این ترکیب ، محدودیت هائی را  چون محدودیت های  رفتاری در شرایط مخصوص و موقعیت مخصوص اجتماعی ، رعایت قوانین و احترام لازم به این قوانین ، یا این و آن مراسم  را بر فرد تحمیل می کند.
ملاحظه می شود اگر عمل اجتماعی  توسط فرد پذیرا و مورد قبول قرار بگیرند ، این محدودیت ها و مراسم ها ،نه تنها برای فرد  مشکل آفرین نخواهد بود ، بلکه ، مایه رضایت  خاطر او را نیز فراهم می آورد. به عناون مثال  برای کسی که واقعآ ایمان مذهبی دارد ( منظور متظاهر به دین نیست ) بیدار شدن قبل از طلوع آفتاب برای اجراء نماز صبح  نه تنها برای او مشکل آفرین نیست ، درست برعکس روحاً باعث رضایت خاطر شخص مئومن واقعی را نیز فراهم می آورد. قدرت  قهری واجباری عمل اجتماعی ، همراه با تنبیه  یا طرد و تحریم  در درجات مختلف ، چه در سطح ملی و کل جامعه ، بعضأ با تنبیهات و پرداخت جریمه و مجازات های رسمی همراه  می شوند .به  عنوان مثال در ایران اسلامی شلاق زدن ، دست پا قطع کردن ، سنگسار کردن ، نمونه هائی از این  قدرت قهری عمل اجتماعی است که به یک واقعیت اجتماعی تبدیل شده است  .البته نباید فراموش کرد که عمل اجتماعی در روند زمان ، تبدیل به یک واقعیت اجتماعی می شود . قوانین جمهوری اسلامی و  تنبیهات وحشیانه جمهوری اسلامی ، باز مانده از جامعه عشیره ای عربستان 14 قرن پیش ، امروز در ایران تبدیل به یک واقعیت اجتماعی  شده است .
چهارمین معیار عمل اجتماعی ، عمل اجتماعی دارای بعد آزمون تاریخی است . برای اینکه یک عمل تبدیل به عمل اجتماعی بشود ، باید گسترش اجتماعی پیدا بکند ، وبرای این امر زمان لازم است ،که یک عمل ابتدا بسیار ساده ، تبدیل به عمل اجتماعی بشود . تمام ادیان  یک عمل اجتماعی ،هستند که در ابتدا بصورت فرقه کوچک ، حد اکثر در بین تعداد معدود شکل می گیرند .به عنوان مثال ، 14 قرن پیش دین اسلام در بطن یک قبیله ای بدوی ظهور کرد  بعد از گذر از آزمون تاریخی  این عمل اجتماعی تبدیل  به یک  واقعیت اجتماعی  گشت  که امروز یک ملیارد و دویست ملیون انسان ، خود را مسلممان معرفی می کنند. در حالیکه تا کنون  فرقه های مختلف در طول تاریخ ظاهر شده اند ولی این فرقه ها نتوانستند از آزمون تاریخی  گذشته به یک  واقعیت اجتماعی تبدیل بشوند . از منظر امیل دور کهایم (Emile Durkheim-1858-1917 بنیانگذارمکتب  جامعه شناسی فرانسه ،که خود در تحلیل  وتفسیر عمل اجتماعی پیرو  مکتب،(هولیسم –Holisme.) –  است (2) ،همین اصل  به عنوانعمل اجتماعی و واقعیت اجتماعی ، شامل دین و مذهب نیز می شود .جامعه شناسان دین را یک عمل اجتماعی و یک واقعیت اجتماعی و ساخته و پرداخته خود انسان ها می دانند ، ولو اینکه همه مردم جهان دین باور نیستند،و لی این واقعیت اجتماعی  یک موضوع بسیار مهم در جامعه شناسی ادیان است ،و جامعه شناسان صاحب نام و اعتبار علمی ، در یک قرن گذشته مطالعات بسیار بارزشی از جنبه علمی در باره ظهور ادیان در جوامع بشری کرده اند ،که در این بخش  برای نمونه ، نقد بسیار با ارزشی را در رابطه با اثر :ایو لامبر ( Yves Lambert -1946-2006 )   در رابطه با ظهور ادیان که برا ی محققین و پژوهشگران  ارائه کرده است ،چند لحظه  با در نظر گرفتن شرایط  سیاسی  اجتماعی و فرهنگی وطن ما  که در طول این 31 سال گذشته تا امروز ، اسیر یک نظام استبداد دینی است ،  از منظر می گذرانیم .نمی توان  دین را به عنوان یک واقعیت اجتماعی ،و ساخته و پرداخته خود بشر از منظر جامعه شناسی  مورد مطالعه قرار نداد .          
                                      *               *             *               *

در یک تجربه  تحلیلی و  مفهومی ، در قالب  به ارث مانده از قرن نوزدهم بر گرفته  از نظریه دارونیسم «تنازع بقا و تکامل انواع » ، برای  ایو لامبر ،ولو اینکه مرگ زود رس به او کاملأ امکان نداد که این اثر گرانقدرش(3) را  کامل به اتمام برساند، با وجود  این ، یک شهامت و شجاعت برجسته  یک روشنفکر لازم بود ،که در این جوٌ جهانی دین باوری افراطی ، حتی  عملیات تروریستی و قتل و جنایت بنام دفاع از دین و مذهب  ، مولف به سئوالات  اساسی و جوهری «واقعیت اجتماعی دین » پاسخ می دهد .در عین حال ایو لامبر در این کار با ارزش علمی ، همیشه در رابطه با اهداف خود ، کار را پیش می برد.دو نظریه را ایو لامبر قبول نداشت و آنها را کاملأ رد می کرد.این نظریه ها عبارت بودند از:

نظریه اول : در قرن هیجدهم ، این پیش فرض در اروپا تبلیغ می شد ،که ریشه یک دین یکتا پرستی در گذشته های دور از غرب برخاسته بود ،و بعد ها ، این ایمان و باور به فراموشی سپرده می شود ، سپس بعد از گذشت زمانی ،برای جلال و عظمت خدا ، در غرب (اروپا ) که هزاران سال غرق در تاریک اندیشی بود  ، دین  دوباره ظهورمی کند .ایو لامبر ، این نظریه را کاملأ رد می کند و آنرا بی پایه می داند.
نظریه دوم :بی نهایت خطرناک و حیله گرانه طراحی شده است ، برای اینکه لاینقطع برای پیشبرد این نظریه ، پیروان آن سعی دارند ،از نظریه ، دین چون یک واقعیت اجتماعی ، خود را دور بکنند.این نظریه ، با تکیه بر  نظریه تنازع بقا و تکامل انواع  ،وازا ندیشه های فلاسفه وجامعه شناسان ،و مورخین چون ، داوید هیوم (Hume David.1711-1776) فیلسوف ، اقتصاد دان و مورخ اسکاتلندی ، بنیانگذار مکتب فلسفی  تجربه گرائی (Empirisme  - تجربه گرائی )،بنیا مین کنستان (Benjamin Constant.1767-1830) سیاستمدار ومورخ فرانسوی و بنیانگذارنظریه سه عصر تکاملی تاریخی ،اگوست کنت (Auguste Comte.1798-1857 )جامعه شناس ، وریاضی دان پیرو مکتب فلسفی یقین گرائی (Positivisme.- فلسفه  یقینیه به عربی  یا یقین گرائی  به فارسی ) و بنیانگذار نظریه سه مرحله تناوبی  و امیل دورکهایم (Emil Durkheim.1858-1917) بنیانگذار مکتب جامعه شناسی فرانسه ،مایه می گیرند.این مبلغین نظریه دوم ، چنین برداشت از دین دارند ،که نظریه های تکامل تدریجی انواع در طبیعت ، قوانین اش بر تکامل باور های دینی  نیز منطبق  بر بسط و گسترش تدریجی و در نهایت برای رسیدن  به عقلانیت  قائم به ذات خود ،(به عبارت دیگر قائم به ذات بودن خدا) نیز صادق است .بی شک نمی توانیم دقیقأ امیل دور کهایم را  به داشتن نظریه تکامل دین ،منطبق بر تکامل انواع ، متهم بکنیم.  وقتی که آثار بنیانگذار  مکتب جامعه شناسی فرانسه را در رابطه با اشکال  ابتدائی ادیان را مطالعه می کنیم ، مسلما این «شکل ابتدائی بودن » در مقایسه  با زندگی امروز است ،که به آن  عنوان صفت «ادیان ابتدائی»  می دهیم.از این نظر است که گرایش بر باور بر «روند تکاملی ادیان »  اجتناب ناپذیر بود.
ایو لامبر ، برای تحلیل و تفسیر در رابطه با کار پژوهشی خود، مجموعه عناصر  تشکیل دهندهً دیگری را ترجیح می دهد که کارل یا سپرس  (Karl Jaspers.1883-1969 * )    در اثر معروف خود :Origine et sens de l’histoire  در زبان آلمانی : Vom Ursprung und Ziel der Geschichte. München & Zürich 1949،با عنوان :منشاء و مفهوم تاریخ ، که در سال 1954 این اثر  به زبان فرانسه ترجمه شده است ،از روش مارک یاسپرس استفاده می کند.
هم آهنگی  و هم زمانی  تحولی ، از جنبه تاریخی ، بین قرن هشتم قبل از میلاد و قرن دوم قبل از میلاد مسیح را ، یاسپرس و لامبر ، عامل تغیرات بنیادی  در تمدن های آن عصر ، چون :تمدن ایرانی ،یهودی ،یونانی ، و چینی ، می دانند،که این تحول تمدنی ، باعث ظهور نوآوری فرهنگی ، وبنیا دیشدند، واز بطن این تحول فرهنگی ،باور به وجود خدا و وحدانیت جهان شمول خدا ،و توسعه و گسترش ادیان « نجات بخش انسان» ظاهر شدند ،  که بعداً مسیحیت  وچند قرن  بعد از آن ، اسلام شاهد این تحول فرهنگی و نو آوری هستند.این هم زمانی ، و این تحول بنیادین ، از منظر یاسپرس ، نظریه «تحول محوری »   را واقعیت های تاریخی هر عصر تائید می کنند، که لامبر نیز در کار پژوهشی خود ، براصالت  این نظریه تکیه می کند.این همزمانی (معاصر بودن) کامل این تحول بنادین نظریه «تحول محوری » از منظر یاسپارس را تائید می کند. چهار چوب این قالب تفسیر  وتحلیل های موًلف (یاسپارس )  برای مجموعه و مراحل ادیان ، یعنی ظهور ادیان از مرحله شناخت هرکدام آنها در رابطه با تمدن هائیکه این ادیان از بطن آن آنان برخاسته اند ، چون نظریه «چرخش محوری و شکل گیری » ظهور ادیان را ممکن می سازد.اتکاء به این «مفهوم» زمان مرحله ای ، و چرخش محوری ، به اصطلاح ماکس وبر  – (  Max Weber -1864-1920 ) به  ایدال تیپ (Idéal-Type) – (6) خیلی نزدیک است.
اینکه ترکیب و تداخل یک مرحله محوری یک جامعه مشخص ، با جوامع دیگر امکان پذیر بوده و روند تحولی تاثیر متقابل داشته باشند، امری است ممکن و روشن، ولی نباید فراموش کرد که هر مرحله ای ،یک تاریخ مندی ، وحقیقت تطور تاریخی (Historicité  ) مخصوص وکافی  خود را دارد که یاسپرس آنرا با این جمله بیان می کند :«چنین بنظر می رسد که در هر مرحله ،انسان از یک نقطه تازه حرکت می کند و انطباق  بین  انواع جوامع جوامع وشکل های مختلف « زندگی دینی »  این جوامع ، اغلب بصورت  خیلی دقیق و جدی ، توسط بوم شناسان ( Anthropologue )،ومورخین ، این زندگی دینی و آداب و رسوم آنها که در طول هزاره های زمان  پایه ریزی شده اند  ،مورد مطالعه قرار می گیرند. ایو لامبر به استناد به این آثار، طرح نظریه های خود را پایه گذاری می کند .
این چنین جوامع  در شکل ها و زوایای گونا گون  و ترکیب و صورتبندی های مختلف ،و روابط موجود  در رابطه با نظام تولید افتصادی ،  زندگی مادی شان  از طریق شکار حیوانات ، جمع آوری میوه ، کشاورزی با روش ابتدائی ،جامعه بدون خط و کتابت ، ارتباط متکی بر فرهنگ لفظی و گفت و شنود (La culture orale ) و فرهنگ سحر و جادوگری پا یه گذاری شده بود ، بعد از گذشت هزاره ها ،روابط حاکم در بطن چنین جوامع ، با ظهور، شهرو دولت ، و مذهب چند خدائی ، شرایط «چرخش محوری جهان شمول » را فراهم آورد ،که ظهور ادیان بزرگ  با خدای واحد ، نتیجه این چرخش محوری در بطن یک تمدن شهری است. ایو لامبر  برای بار آوری نظریه خود ، مثال های تاریخی دقیق  را می آورد ،که در اینجا  از آنها صرفنظر می کنیم . اما خواننده نمی تواند از مثال های تاریخی مستند و قوی  و مناسب و منطقی ،که موًلف برای اثبات هر مرحله  تاریخی مثال می آورد ، بی تفاوت ازکنار آن بگذرد.
جادوگری (Le chamanisme  ) شکل گیری دینی اولین جوامع بشری است که از طریق شکار حیوانات  و جمع آوری میوه زندگی می کردند.در واقع جادوگری اولین  صورتبندی و سازمان دهی آن جامعه را تشکیل می دهد. ایو لامبر  از طریق مثالهائی  که  : روبرت  هامایون ،(R-Hamayon )(7) در پژوهشهای  عینی خود از جامعه :Evenks – در سیبری کرده است ، نمونه می آورد ، و به این نتیجه می رسد ،که در چنین جامعه ای ،همه چیز و همه باورها ، در محیط زندگی و در طبیعت غوطه ور است ، که در آن ، نیروی تبادل  برای ادامه  زندگی بین انسان و حیوان ، در محدوده همان طبیعت خلاصه می شود. در چنین شرایط ، این ، جادوگر  قبیله است ،که وظیفه دارد  بین ارواح انسان ها ، با ارواح حیوانات ، برای دسترسی به نیروی لازم برای ادامه حیات ، به گفتگو می نشیند ،و در چنین شرایط طبیعی ، غریزه ادامه زندگی ، لازمه اش گفتگو و تبادل بر مبنای «داد و ستد» از طریق باور های طبیعی ،همراه با آداب و رسوم  مخصوص و اعمال « تاثیر پذیر  وتاًثیر گذار  » بین روح انسان و روح حیوان انجام میگیرد .گذر چنین جامعه ای انسانی ، به جامعه ایکه اقتصاد و ادامه زندگی بر دام داری  بنیان گذاشته می شود ، باور های جادوئی و جادوگری را از زیر بنا  تغیر می دهد .
چرخش محوری در جوامع عصر تمدن سنگ تراشیده ، اصل مفهوم همیاری ،چون نیروی عامل ادامه زندگی ، بین انسان و حیوان را حفظ می کند، امٌا تفسیر در باور به ارواح گذشتگان انسانی ، و تسلط این ارواح انسانی بر طبیعت و محیط اطراف بر ارواح گذشتگان حیوانی ، پیشی می گیرد و وارد صحنه می شود. رابطه ایکه این چنین بین زنده و مرده شکل می گیرد، از این رابطه مفاهیم :  رفتار پاک و مقدس ، دعا و اعمال نیک ، اعمال گناه آلود و طرد آن ظاهر می شود.
 رعب و وحشت و سلطه جادوگران ، در چنین جامعه ای  با فرهنگ شفاهی ، نشانگر تغیرات عناصر متشکله  اقتصادی و محیطی می باشند. امٌا مولف بر این امر واقف است که چه در مسیحیت ،چون فرقه New Age (8)و چه در اسلام  چون ، صوفی گری ، ویا باور به جن و پری ، بازمانده تجربیات اعصار تمدن های سنگ تراشیده ، هنوز در بطن جامعه امروز وجود دارند، ولو اینکه این اعمال و رفتار ها در سطوح اول  اعمال دینی هم محسوب نشوند.
ثبات جوامع با اقتصاد کشاورزی ،و تحلیل و تفسیری که ایو لامبر ازمطالعات و پژوهش های  جامعه آفریقائی ،      Dogon  (9)  واقع در غرب آفریقا  در کشور مالی ، که توسط قوم شناس قرانسوی :(Marcel Griaule-1898-1956) مورد مطالعه دقیق و نسبتأ طولانی ، وزند گی با این جامعه با اقتصاد کشاورزی سنتی بافی مانده از هزاره های گذشته ، مولف به این نتجه میرسد ،که جادوگری ، به نوع جدید ، هنوز در بطن جامعه وجود دارد .این جادوگری جدید ، در واقع یعنی باور داشتن  به خدای آفریدگار ، خدایان آب ، خدایان کلام ، و غیره ، ایمان به یکی از اجداد گذشته ، قربانی کردن ، مردن و دوباره زنده شدن ، اعمال ثواب و اعمال گناه ، بخشی از این دستورات جادوگری نو آور هستند. (همین باور ها را در پیروان دین اسلام هم می توانیم حتی امروز مشاهده بکنیم . نماز باران خواندن ،در زمان های خشک سالی ، متوسل شدن به امامان  ، دعای مشگل گشا ی زندگی ، متوسل به ابوالفضل  العباس ، با عناوین :باب الحوایج ، در واقع رویکرد دیگری از باور های سحر و جادو ، باقی مانده از هزاره های گذشته است ،که آخوند ها به عناوین مختلف رابط بین دنیای خاکی ، با دنیای ماوراء طبیعی ، رابط امام زمان غائب ، نقش دلالان  خدا ، یا بنگاه های بهشت فروشی را دارند . تاکید از صاحب قلم ).
جادوگری متشکل از مجموعه اعمالی است ،که از راههای مختلف ، وظایف خود را در جامعه انجام می دهد.این گوناگونی شکل و اعمال جادوگری و باور بر آنها ، نشانه از قابل انعطاف و دستکاری به اشکال مختلف در آمدن جامعه است .ولو اینکه جادو گری (آخوند بازی هم همچنین ) فاقد هر گونه انسجام مفهومی از جنبه عقلانیت ، در لاک خود فرو رفته است ، اما یک تصوٌر پویا است ،که از طریق برداشت های خود ازمظاهر و شکل های تاریخی،  منطق خود را تا میدان عمل  پیش می برد .( نمونه این جادوگری آخوندی  در مذهب شیعه ،سناریو  داستان کربلا شبیه سازی سالانه این سناریو در ایران امروز است که در واقع قدرت نفوذ جادوگرانه آخوند  را در جامعه ایران عصر هزاره سوم را نشان می دهد.  )
ادیان جامعه  شهر و دولت .
چرخش محوری جامعه (با باور های چند خدائی ) گذر خود را از ادیان جوامع کشاورزی ، با فرهنگ شفاهی و کلامی (قبل از اختراع خط و حساب ) ، به ادیان جامعه شهر و دولت ، با علائم عینی نشان می دهد .این گذر با اختراع خط  ونوشتن اعداد وارقام وستاره شناسی ،و طرق مختلف محاسبه ،شروع می شود .این تحول محوری در بین النهرین  گهواره تمدن های سومر، کلده ، آشور ، بابل،رخ می دهد و از طریق این تمدنها در این منطقه ، یک دنیای:ربانی –سما وی ، مطابق با ماهیت وذات و تصویر خود آن جامعه ساخته می شود.(اینحا تاًکید موًلف بر آن است که باور های دینی و مذهبی هر قومی ، تصویری از فرهنگ و شعور آن ملت است .وقتی ملت ایران  چه تحصیل کرده و چه تحصیل نکرده ، در پایان هزاره دوم ، از آخوندی با آن اندیشه های پس مانده از اعماق جامعه دوران جاهلیت اعراب آیت الله خمینی  را امام امت ، ولی امر خود ،انتخاب می کند، عمق فقر فرهنگی این جامعه را نشان می دهد. – تاکید از صاحب قلم )
در این مرحله از تمدن جوامع مقیم بین النهرین ، سیما و تصویر و باور های معنوی نسبت به اجداد و گذشتگان ، در مقابل سیما و تصویر خدایان و پرستش آنان کم رنگ و به مرور محو می شوند.
آیا می توانیم بگوئیم با این تحول بنیادین ، جامعه خو را از اصول فعال جادوگری ها رهانیده است؟ جواب این سئوال ،یک نه بزرگ است. برای انسان ماهیت و هستی  طبیعت همیشه سئوال بر انگیز مانده است.، لذا انسان با طبیعت از منظر یک مسئله ماوراء طبیعی زندگی می کند.با وجود این ، در این عصر ، تحولات متعددی از جنبه ساختاری شعور انسان رخ می دهند، شکل دادن جدید و مداوم به واقعیت های اجتماعی دین ، نتیجه آن  آن تحولات هستند.در نظام حکومتی آشور و بابل بر مبنای  با دست یافتن به این سرمایه بزرگ فرهنگی ، یعنی دانش نوشتن ،و محاسبه کردن، این بار رسیدن به طبقه روحانی ،که انحصارأ به دانش نوشتن و خواندن مسلط بودند ، مقام روحانیت  تبدیل به مقاممورثی می شود .( مثل ایران قبل از گشودن مدارس با روش و مواد درسی وعلمی ، خواندن و نوشتن در انحصار آخوند ها بود و روحانیت  نیز هنوز تا اندازه ای مورثی است و آقای علی خامنه ای قبل از مردن سعی بر آن دارد آقا زاده اش مجتبی خامنه ای  بصورت مورثی  ولی امر مسلمانان جهان بکند . همین امام ساختن مسلمانان شیعه ، ریشه در گذشته های قرون دارد – تاکید از صاحب فلم )
مراسم مذهبی در انقیاد  علم کلام  در می آید.از این برتریت کلامی ، مبلغان دینی ،چند نو آوری در محتوی فقهی حاصل می شوند، که این نوع آوری ها عبارتند از:تقابل مفاهیم زوج ،چون :گناه – ثواب ،گناه – اعتراف به گناه ، تفکر واندیشیدن  بر مفاهیم گناه ، معصیت ، مفاهیم خدای جهان شمول ، خدای واحد، در یافت وحی الهام از قدرت های ماوراء طبیعی و غیبی ، ستاره شناسی  وارد تمدن بشری می شود (ستاره شناسی  به مفهوم طالع فلکی نه علم نجوم ،که خود یک رشته ای از علم فیریک است.) در این مرحله است که اسطوره ژیل گامش( Gilgamesh  ) - (10 )اساطیر بزرگی چون داستان آفرینش و داستان طوفان نوح آفریده می شوند.
در این عصر،، بنا به اصطلاح بکار گرفته ، مارسل قوشه (Marcel Gauchet – (11) فیلسوف و مورخ فرانسوی معاصر – متولد 1946)   دولت ، دستگاه مقدس آفرینی ، مجمع رب القد ما ، زیارتگاه ساز ، ودستگاه  تائید کتابت و قرائت ، چون اصول اساسی سازمان دهی شهر ، به عنوان مثال ، چون سنگ نوشته  معروف ، کتیبه قوانین حمورابی ،نمونه ای از گسترش چند خدائی است ،که در عین حال ظهور این عناصر  در جامعه ، نشانه ای ازگرایش به عقلانیت و معنویت نیستند.  بنا به عقیده ایو لامبر ، باور داشتن به خداوند جهان شمول ، به معنی خداوند واحد نیست، بلکه به معنای جهانی بودن ،جهان شمول  بودن آن  است ،و چون در باور مردم،از واقعیت  برخوردار است ، لذا دارای برد تمدنی و  فرهنگی می شود .همین باور نشانگر همزیستی خدایان در باور های مردم  آن عصر میگردد.
وانگهی عدم وجود خبرگان و متفکرین دینی مستقل از قدرت حکومتی، و مقبره های مقدس ، که قدرت سیاسی خود را بخاطر باور های توده مردم  به این دو مکان (مکان کتابت و مکان زیارت ) مکان مقدس می دانند، علمای وابسته به این دو کانون را ، مظهری از الهیات می شمارند. ایو لامبر  با تاکید بر وابستگی علما به چنین مرکز قدرت را ، اوج  سکون و انجماد و عدم تحرک در راستای نوگرائی فکری و فلسفی در تمدن آشور و بابل می داند .
(3500 سال بعداز آن تاریخ ، امروز در ایران  نظام آخوندی  این دو مثال  را ، یعنی مقدس شمردن مکان کتابت و زیارت و نداشتن قدرت و اراده خبرگان دینی از بیان اندیشه های مستفل خود را می توان در ایران  تحت رهبری سلطان علی شاه خامنه ای و مجلس خبرگان ،و زیارتگاه مشهد،و قم ،و مدارس علمیه  این دو شهر مذهبی و باور مردم ،که این دوشهر مظهری از الهیات است را ،به عیان مشاهده کرد ، چاه جمکران و محل غیب و محل ظهور امام دواردهم شیعیان را بر آن افزوده اند . همین دوشهر با آن سازمان وابستگی علمای دینی  و این دوشهر مقدس به باور مردم ، بزرگترین عامل سکون و انجماد و عدم تحرک در راستای نوگرائی فکری و فلسفی در ایران هستند.)
ایو لامبر ، این بار گذشته تمدن و فرهنگ یونان باستان و ادیان جامعه یونانی آن عصر  را در بطن آن فرهنگ تحلیل و تفسیر می کند، که با تمدن آشور و بابل فرق دارد .ایو لامبر می گوید :یونان از این عدم تحرک و تحول ایکه در آشور وبابل بود ، خود را جدا می سازد . چگونه جدا می سازد ؟
جامعه یونانی آن عصر ، جامعه چند خدائی بود ، همین چند خدائی بودن ، در گسست عدم تحرک فکری و شعور انسانی ، نقش اساسی بازی میکنند.در «موفقیت یونان » در این تحول ، سه عامل نقش مهم دارند.
الف- عدم وجود سازمان روحانیت بوروکراتیک ارثی ، ومتکی بر سلسله مراتب سازمانی .
ب- در جامعه یونان آن عصر ، شاه  را نماینده خدای تعالی ،بر روی زمین ، معرفی نمی کردند.
پ-  قدرت حکومتی ،در جامعه یونانی  برمبنای قانون اساسی ،برخاسته  ازانتخابات  دموکراتیک بود.بطور مدنی  و دموکراتیک شکل گرفته در فرهنگ جامعه ،دین توده مردم عادی ، با دین سلطنتی بر گرفته از علمای دینی عالی مقام  ،ناشی از سلسله مراتب اعتباری ،هرگز در یونان آن عصر وارد رقابت های مخاصمه ای نمی شدند.این واقعیت های آن عصر را می توان از لابلای آثار حماسه ای یونان آن زمان ، چون حماسه های هومر ، و هزیود ، مشاهده  کرد.چندی بعد ، فلاسفه یونان ، چون : پروتاگورس ، سقراط ، وافلاطون ، وجود این اسطوره ها را زیر سدوال می برند. .( خوانندگان فکر نکنند که این دموکراسی بمانند نظام های دموکراتیک امروز بود ، چون زنان و برده ها حق انتخاب نداشتند. ولی نسبت به زمان خود به مراتب  مترقی و پیشرفته تر از نظام های حکومتی نظیر ایران آن روز بود، که شاه را نماینده خدا بدر روی زمین بر ملت بر مردم تحمیل می کردند . چه فرمان یزدان چه فرمان شاه ، چه فرمان یزدان چه فرمان ملاً خمینی، هنوز در ایران معاصر حاکم است –تاکید از صاحب قلم )
ظهور ادیان در شبه قاره هند.
قبل از ظهور هندوئیسم ، قومی  از تبارآریائی وایرانی، ودیسم (Védisme  )  را بعنوان تمدن ودین در شما ل هندوستان  به ارمغان آورد ، بعداز ویرانی دو  شهر معتبر این قوم واقع در منطقه سند (400 کیلومتری شمال غرب کراچی امروز- بنام های :  هارپا – موهنجودارا ) این قوم  در شمال هندوستان  پخش شدند..بودیسم و هندوئیسم و مزدایسم (دین زرتشت ) از اندیشه های   فلسفی ویدسم مایه گرفته اند ،و اندیشه های  فلسفی تصوف ،نیز  ریشه در ودیسم دارد. ودا- در زبان این قوم  معنی دانش و شناخت را دارد ،منتها این شناخت ذهنی پیش طرحی را در رابطه با شناخت اساس جهان هستی را، در چهار چوب ذهنیات قرار می دهد .ودیسم شناخت را برای ارتباط  با قدرت های ماوراء طبیعی ضروری میداند  و بر این باور است که ،با این شناخت از ماهیت قدرت های ماوراء طبیعی ، انسان صاحب این شناخت  می تواند  همین قدرت های طبیعی را در راستای  خواست های خودانسان سوق دهد .مثلأ اگر خشگسالی  پیش آمد ، با دعا و قربانی کردن  یک حیوان ، خدای باران  برای دین باوران ، باران می فرستد. همان اعمالی که در بین مسلمانا ن نیز رایج است ، نماز باران خواندن در هنگام خشک سالی .برای شناخت ماهیت الهی قدرت های ماوراء طبیعی  جهان ، ودیسم ، دو راه را مکمل هم برای شناخت این ماهیت می داند. این دو راه یکی از طریق زهد و دست کشیدن از لذایذ مادی دنیوی ،راه دوم که مکمل راه اول نیز می باشد ، پیروی از دستورات  برهمن وگفتار و قدرت معنوی عمیقی که او از آن بر خوردار است.  با یک دقت حتی نظری ، می بینیم همین خط مشی فکری و فلسفی بریدن از دنیای مادی ، روی آوردن به زهد و نیایش ، نماز و روزه  در راستای رسیدن به مقام معنوی ،آگاهی از اسرار خلفت که خود ساخته باور های خود انسان ، در مقابل  نا آگاهی او از جهان هستی است ، بشکل های مختلف  ، همراه با مراسم گوناگون وجود دارند.
دین ودیسم از ادیان چند خدائی است ، خدا هائی دارد که اکثر آنها مذ کر و در ارتباط با وقایع آسمانی هستند.مراسم دینی ، شامل خواندن اشعار ریگ ودا ، قربانی کردن حیوانات و نوشیدن   نوشیدنی های مقدس ، که باخون حیوانات مقدس قربانی شده ،مخلوط شده اند ، بخشی از مراسم دینی آنان را تشکیل مدهند. در این مراسم ،خوراکها مختلف ، تقدیم به آتش مقدس ،که خود نقش یکی از خدایان رادارد  تقدیم می شود.
خدایان ویک .
با توجه به اینکه بسیاری از خدایان  باستانی ویک ،خدایان آریائی بودند، این خدایان در میان خدایان باستانی ایرانیان  نیز وجود دارند،که گاه نیز از دیدگاه زبانشناسی  نیز هم ریشه هستند.
آگنی ، خدای آتش – ایندرا ، خدای طوفان و رعد – علاوه بر این دو خدا که بزرگترین و مقدسترین خدایان بودند  موجودات دیگری نیز مورد پرستش قرار می گرفتند . سوریا ، خدای خورشید ،دیاس پیتر ، خدای بهشت ، وایو ، خدای باد ، وارونا ، خدای آب ها.اگر چه اکثر سرود ها  و دعا ها خطاب به خدایان مذکر بود ، اما در  این دین چند خدای مونث هم وجود داشتند .
دارما ، یا به زبان امروزی دین .
در زبان هندی ، معادل کلمه دین ، دارما است . کلیه مکاتب فلسفی هند ، به نحوی از انحا ، مفهوم فلسفی دارما را قبول داشتند.دارما در کتاب های بودائی دارای معنی های متعدد است. این معنی  ها عبارتند از :سازند ه سرشت  انسان ، قاعده ، اصول ، قانون ، آئین ، تعلیم ، دادگری ، درستکاری ، کیفیت چیز. کلمه دارما  در سنت هند و نظام اخلاقی و جهانی است و مفهوم فضیلت ، عدالت و شریعت و قانون و مذهب را در بر دارد .در آئین مزدیسنا (زرتشتی ) دارما را  داعنا (Daena )  می گویند ،که واژه دین (Din ) در فارسی کنونی  به معنی قانون همیشگی و ابدی است . (12). 
این کار پروهشی با ارزش ایو لامبر ، در حقیقت ، قبول نظریه یاسپارس و ادامه دفاع از این نظریه است ،که اصل آن در این جمله خلاصه می شود : روند تاریخی مخصوص ، اولین شرط لازمه چرخش محوری جهان شمول ، در ظهور ادیان ، به اصطلاح «نجات بخش بشر » را فراهم می سازد.
مشاهد می شود که لامبر اغلب استد لا لات قوی خود را ، چون خدای واحد ،خدای جهان شمول ، ذات ازلی ، را از متون وازبطن روند تاریخی ادیان گذشته ، ارائه می دهد.اما خصوصیات غیر قابل انکار ادیان جدید این است ،که از جنبه دید تاریخی ، توسط  پامبران (چون دین زرتشتی ،یهودیت ، اسلام ، و مسیحیت ، با شخصیت مختص خود «انسان – خدا » ) یا توسط  افرادی پایه گذاری شده ا اند ،که خود را «پیامبر و پیام آور از جانب خدا» به جامعه معرفی می کردند ، ویا  چون در ادیان  بودیسم ، جنیسم ،و یانیه بنیانگذاران اش خو را ،عارف ، زاهد معرفی می کنند.
ساموئل ایزنشتاد (14 ) در اثر خود در زبان انگلیسی :The Origin  and Diversity of Axial Age Civilization(1986) -  توجه خواننده را به یک خصوصیت مهم جلب می کند .این خصوصیت مهم شکل گیری یک طبقه شهری صاحب دانش و اندیشه مستقل از قدرت حکومتی است. این طبقه تحصیل کرده و مستقل از قدرت حکومتی ، معنی ومفهوم جدیدی از تحول تاریخی  را به عنوان راه گشای آینده مسائل جامعه را همراه با تکامل هد فمند به افکار عمومی ارائه می دهد. دین زرتشت را می توان اولین دین در چهار چوب این مفهوم  به عنوان دین نجات بخش  منظور کرد،که در ادامه آداب  و رسوم عملی ادیان گذشته دیگر ،اعمال قربانی کردن حیوانات را منسوخ می شمارد .انسان را در انتخاب بین نیکی و بدی، آزاد ومسئول می داند.همچنین بعد از مرگ اصل دادگاه الهی در رابطه با اعمال نیک وبد انسان در طول زندگی خاکی اش ، از منظر دین زرتشت ، باید مورد توجه فرار داد.
ظهور دین منحصر به یکتا پرستی و وحدانیت خدا در اسرائیل ، اصول مشخصی را احیا می کند، که عبارتند از : با ورداشتن به استقلال ذاتی و گسترده عالم هستی  و طبیعت است.اما اولین مکتب یهودیت  در رابطه به باور داشتن به خدای واحد تا حدی به بت سازی ازخدا بود .البته یهودیت  هر نوع و هر شکل از نمایش تصویر خدا را مطلقآ منع می کند ، واساسأ یهودیت مخالف تصویر و مجسمه سازی از خدای واحد است .اماً اگر قوم یهود فقط به خدای واحد «یهوه» ایمان دارد و او را می پرستد، یهوه های متعدد دیگری وجود دارند که اقوام مختلف بر آن عبادت می کنند. اما به باور یهودیان ، این «یهوه » است که قوم یهود را به عنوان « قوم منتخب خود » انتخاب کرده است .(در این باور یک بینش خود برتر  بینی از سایر اقوام وجود دارد ،که نطفه ایده ئولوژی صهیونیزم در آن نهفته است. به همین خاطر نیز ،در باور یهودیان ، کسی یهودی است که از مادر یهودی بد نیا بیاید .
پیامبران یهود این باور استثنائی« قوم یهود منتخب خدا»  را، مبدل به پایه های باور بر خدای واحد  بر مبنای فضیلت واخلاق و معنویت قرار می دهند.سایر ادیان ،از آنجائیکه  به تعالی الهی باور ندارند و می توان آنها را نوعی ، خدا ناباوری دانست ، با وجود این ، همین ادیان نیز در چرخش محوری فرهنگ جامعه نقش دارند . دین  جائینیسم Jäinisme  ) (15)  ،در باور به  دوگانگی بین روح و جسم، خود راشکل  داده ، وپیروان خود را در انتخاب زهد و پرهیزکاری تنها راه رسیدن ،  به تعالی الهی   تعلیم می دهد . دین بودا نیز برای رسیدن به چنین شناخت و معرفت روحی «راه میانی » رابا اصل ، باور به خدای بخشنده ، انتخاب می کند .(Sotériologique –باور داشتن به خدا و پیامبران ایکه گناه بند گان رامی بخشند ،در مسیحیت ، این حصرت عیسی است که در نهایت نجات دهند مئومنان است )
.در بطن چنین« چرخش محوری جهان شمول »، که در آن خیر و شرٌ وارد یک رقابت تمام عیار می شوند ، از نتیجه چنین رقابت ،با ور به خدای واحد و آفریننده ، با صفات و ذات علیا ، در بین پیروان بودا ، تبدیل به ایمان واقعی می شود. ایو لامبر ، این ادیان را در گروه ادیان (Karmique – مشتق از کلمه karama – ریشه از زبان سانسکریت ) قرار می دهد ،که پیروان آن دین بر این باورند : که این اعمال و رفتار انسان است که سرنوشت او را می سازند.در این دین ، خدا با صفات  رفعت ، قائم به ذات و جاودانی و غیر جسمانی معرفی می شود .در نهایت این اصل ،به عنوان ایمان  در پیروان این دین حاکم است ، که اگر  نجات آخرت فردی، مختص بر هر شخص واحد است و وهر فردی ،تصویری از خدا ، آفریده شده باشد ، در آن صورت ، فرد نمی توان باور نداشته باشد ، که هستی وجود او ، بخش کوچکی از مظهر خدا است.
آیا می توانیم ،بدون قید و شرط ، وتوضیح و تفسیری که ایو لامبر  در تحقیق و پژوهش ،در باره شرایط و کیفیت ظهور ادیان بکار گرفته است ،آنها را   قبول کرد؟ Daniel Vidal  ،  ناقد اثر ایو لامبر ، که بخش مهمی از این مقاله ، از نقد دانیل ویدال ( 16)  در زبان فرانسه اقتباس شده است ، می گوید «...من چقدر تاکید داشتم ، که این روش وشکل تحقیق چقدر می خواست  به درستی ،از فلسفه روند تکاملی  واقعیت دینی دور باشد،که بتواند از دید  پیشرفت تدریجی دین در طول تناوب محوری ، به یک نتیجه  عقلانی ، و بیش از پیش،  واقعاً  به عقلانیت منحصر برسد.» به عبارت دیگر ناقد قبل از مطالعه کتاب شک داشت ،که چنین موضوع مهم و با بعد تاریخی و فرهنگی را یک فرد به تنهائی بتواند ، همراه با استدلال و عقلانیت منطقی به پایان برساند  .در ادامه نقد اش ،دانیل ویدال  چنین می نویسد: اساسا یکی از شایستگی مولف در این است ،که خصوصیات هر یک از مجموعه ادیان بزرگ را که مورد مطالعه قرار داده است ، نشان می دهد ،  که چگونه  هردستگاه   از ایمان دینی ، آداب ورسوم مربوط به آن دین ، با منطق خود بکار برده می شود، تا آن حد ایکه در راستای روش و برداشت لوسین گلدمن – (17Lucien Goldman-1913-1970 – فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی ، در این نوع پژوهش ها براین باور داشت : «...نمی توان دراین نوع تحقیق و پژوهش ها ، با این دقت  وظرافت ، در مسائل اجتماعی موفق بود ، مگر اینکه پژوهشگر، به حد اکثر آگاهی ممکن در رابطه به موضوع پژوهش تسلط داشته باشد .» واقعا ، ایو لامبر این آگاهی و روش پژوهش را در این اثر بحد اکمل رسانده است.
هر گز بر حسب تصادف نیست ،که در این فضای پژوهشی ، در رابطه با ادیان ،که مجموعه ایست از  فضای معنی مجازی  و عینی ، یا به تعبیرفیلسوف معاصر فرانسه میشل فوکو-(18) Michel –Foucault – مجموعی از شناخت یک جامعه ،در یک زمان معین و مشخص ، که  عناصر اصلی و بعضاً حاشیه ای ، در چنین فضای تمدنی ، چه بسا آمیخته شده« در جوً مکان و زمان »، که میتوانند پژوهشگر و محقق را در تحلیل و تفسیر تاریخ  ،به اشتباه بیاندازند، بزرگترین شایستگی اثر ایو لامبر  در این است ، که توانسته است از این اشتباه و دام وهم  وخیال، که برای شناخت تاریخ وشناخت جامعه خسارت آور باشد ، خود را دور نگاه دارد . پایان 24 دسامبر 2010
ااقتباس  بطور کامل و یا به اختصار ، با ذکر نام نویسنده و سایت ، کاملا آزاد است .

ماخذ

هولیسم ،(Holisme ) ذاتأ یک مکتب پیچیده است ، که در علوم ریاضی ،مکانیک ، بیولوژی و علوم انسانی ، به عنوان یک منطق محاسباتی و تحلیلی ، بکار برده می شود . پیروان هلیسم در جامعه شناسی براین باور هستند ،که رفتار های اجتماعی جامعه شکل دهنده  شخصیت انسان است . به عنوان مثال وقتی یک روحانی در pد آیت الله محمدعلم الهدی ، چنین دروغی را می گوید ،که جبرئیل برای آقای علی خامنه ای از بهشت شام آورد و من شاهد آن بودم ، برای این است که شخصیت این انسان در آن دنیای آخوندی ، با دروغ و حیله و مردم فریبی شکل گرفته است. خود آیت آیت الله خمینی ، نمونه تاریخی این دروغگوئی ،و حقه بازی است ،که در تاریخ ثبت خواهد شد .
3- La naissance des religions de la préhistoire aux religions universalistes
     Armand Colin Editeur 2009-imprimé en Belgique .
4-Karl Jaspers -1883-1969
 کارل یاسپرس روانکاو ، فیلسوف ، آلمانی ، پیرو مکتب اگزیستانسیالیسم مسیحی ،که آثارش بر دین شناسی ، روانپزشکی ،روانشناسی و فلسفه تاثیر گذاشته اند.
5- Max Weber -1864-1920  
ماکس وبر ، جامعه شناس ، اقتصاد دان آلمانی ،که همراه با «Vilfredo Pareto-Gorg simmel-karl Marx-Emile Durkheim »  بنیانگذاران  جامعه شناسی مدرن هستند.
6- Idéal-type  
ایده ال تیپ یک مفهوم جامعه شناسی تعریف شده توسط ماکس وبر است ،که ساخت یک مدل ایده ال از یک پدیده اجتماعی ،که از طریق کیفیت های ذاتی آن مدل ، مسائل جامعه شناختی جامعه مورد مطالعه قرار می گیرند.به عنوان مثال : ایده آل تیپ جامعه اسلامی ایران ، بیسوادی آخوند های ایران اسلامی است. منظور از بیسودای ، ندانستن خواندن و نوشتن نیست ، بلکه آخوند جماعت از علم و دانش به معنی وسیله شناخت علمی  پدیده های طبیعت و جامعه  نا آگاه وبیزار است .
7- R-Hamayon
خانم روبرت هامایون ، از بوم و قوم شناسان معروف فرانسه هستند ،که با آسنائی به زبان های انگلیسی ، روسی ،زبان قومی از ساکنان سیبری ، مطالعات بسیار با ارزشی در باره جادوگری  رایج در بین این اقوام ، آثار مهمی به چاپ رسانده است.
8-New Age
New Age - فرقه ایست  که بر این عقیده باور دارند ، که ، فرد از طرق مختلف ، بدون واسطه روحانیت رسمی می تواند به معنویت و سعادت اخروی برسد .
9- Dogon
اقوام Dogon   - در غرب آفریقا ، در کشور مالی زندگی می کنند   که توسط قوم شناس قرانسوی :(Marcel Griaule-1898-1956) مورد مطالعه دقیق و نسبتأ طولانی ،همراه با  زند گی  در بطن این جامعه کارهای بسیار با ارزش علمی  از جنبه شناخت باور های ماوراء طبیعی  این جامعه کرده است.
10- Gilgamesh
Gilgamesh  - حماسه ای در متن کهن سومری ژیل گامش پادشاه شهر اوروک «uruk » در 2650 قبل از مسیح  بود ، که در باور این قوم خدائی نیز بود که پادشاه دوزخ ها بود وداستان آفرینش ،و کشتی نوح که در کتاب های ادیان  به آن اشاره می شود ، از اساطیر این فرهنگ سومری افتباس شده است.
11- Marcel Gauchet
فیلسوف معاصر فرانسه متولد 1946.
ماًخذ  ادیان و مکاتب فلسفی هند نوشته داریوش شایگان. 
13- Shmuel_Eisenstadt
سامئول ایزنشتاد  جامعه شناس  اسرائیلی –متولد 1923 – مرگ سپتامبر  2010.


15- Jäinisme
کلمه «jina » که ریشه از زبان سانسکریت دارد ، به معنی  فاتح و پیروز است .پیروان این دین که امروز در حدود دوازده  ملیون نفر در هندوستا ن هستند ، این و پیروزی انسان را در زهد و تقوی ، و محدود کردن نفسانیات  مادی خود می دانند .

17- Lucien Goldman
لوسین گلد من  متولد 1913- مرگ 1970– فیلسوف و جامعه شناس فرانسوی.
18- Michel –Foucault 
میشل فکو فیلسوف معاصر فرانسه متولد 1926- مرگ 1984.



      




                                
اسلام  چون سلاح سیاسی .
به قلم کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی .

نقدی در زبان فارسی بر کتاب :L’exception islamique   ،(استثنای اسلامی – در زبان فرانسه )
از  پرفسور حمادی ردیسی، استاد علوم سیاسی  دانشگاه تونس .
بخش هیجدهم.
پیشگفتار :
استاد علوم سیاسی دانشگاه تونس ، حمادی ردیسی(  Hamadi Redissi) کتابی در رابطه  و دلیل عدم موفقیت جوامع  اسلامی در گذر از جوامع سنتی قرون وسطائی ، به جوامع مد نی و  شکست نهضت تجدد خواهی(La Renaissance ) در جهان اسلام را ، در کتابی با عنوان :L’exception Islamique – (به فارسی  استثنای اسلامی ، یا مستثنی بودن اسلام ) در 256 صفحه در زبان فرانسه ، به  قلم  تحریر در آورده است ، در اینجا نقد محتوی فکری و استدلالی آنرا از نظر خوانندگان می گذرانیم. این استاد علوم سیاسی برخاسته از یک کشور مسلمان است ،که درعین حال مدتها در یوغ قدرت های بیگانه ،خصوصأ مستعمره امپراطوری عثمانی ،و از سال 1881 تا 1954 رسمأ تحت قیمومیت دولت فرانسه بود ، به عنوان یک استاد علوم سیاسی، آگاه به این علم بسیار پیچیده،و برگرفته از اندیشه های فلاسفه بزرگ اروپا ، تمام زوایای فرهنگی ، تاریخی ، اجتماعی و اقتصادی جوامع اسلامی را ، همراه بادلایل مستند، علل عقب ماند گی جوامع اسلامی را به رشته تحریر آورده است .حمادی ردیسی ، دقیق  با داده های تاریخی ، آمار ،شرایط اقتصادی کشور های مسلمان ، ثابت می کند ،که چرا  دین اسلام ، مستثنی از دو دین دیگر توحیدی ، (یهودیت و مسیحیت ) در گذر از جامعه سنتی  به رنسانس (نهضت تجدد فرهنگی ، علمی ، صنعتی ، اقتصادی ،  مدیریت کلان جامعه ) موفق نشده است.
این کتاب با این باز نگری دقیق یک استاد علوم سیاسی ، آشنا به جهان اسلام و غرب  با ظرافت و د قت کامل ، کالبد شکافی می کند. در این جا  چند نمونه از آن را ، در نقدی که در اصل ، به زبان فرانسه  به قلمNeïla Jrad در نشریه  انترنتی :Alternative Citoyennees – منتشر شده است در اینجا می آوریم .(ماًخذ 1)
                                               *          *          *          *
1-       نویسنده کتاب ، یک فرد با فرهنگ است ، که یک عده اطلاعات مهم  ، گوناگون ، با محتوی فلسفی ، تاریخی  و سیاسی ، در اختیار خواننده می گذارد.
2-      حمادی ردیسی ،یک تحلیل گری است ،که اندیشه های انتقادی خود را در چهار چوب با ور های  ایدئولوژیکی – فرهنگی – سیاسی خود، در بارهً اسلام،  محدود  نمی کند. همین امر به او امکان می دهد که بر منطق قیاس ، نقد خود را بنیان گذارد.
3-      این نوشته دست آورد کار تحقیقی و تحلیلی  یک روشنفکر با شهامتی است ،که نه تنها  جسارت می کند ،که در یک کشور مسلمان این نقد رادیکا ل  را،  در باره موضوعات ممنوعه از جنبه  اخلاقی – دینی ،( Le tabou ) در جوامع اسلامی را  زیر  سئوال ببرد ، بلکه ، حتی تعلق هویتی و فرهنگی را به نقد می کشد .
      4-  این  کیفیت اساسی نه تنها این کتاب را در کشور تونس ، در نوع خود مستثنی می سازد ، بلکه نقد  :« زوج –یا به عبارت دیگر ، دوئیت( اسلام – سیاست)  »  یا  به عبارت دیگر« اسلام سیاست زده » را ، به بطن جامعه می برد . برای اینکه توجه و دقت  حمادی رد یسی ،اسلام را نوعی از فرهنگ و متعلق ، به بخشی از جامعه بشری میداند. بنا به اصطلاح بکار گرفته خود نویسنده ، عقیده دارد ،که  هیچ موضوع فرهنگی در جهان نیست ،که از دید فلسفی مورد بحث و کنکاش قرار نگیرد . این شهامت و اخلاق روشنفکری نویسنده ، ناشی از آن است ،که  حمادی ردیسی آشنائی وتسلط   کامل  به آثار  فلاسفه عصر روشنگری، چون  توماس هابس ( Thomas Hobbes 1588-1679) ، باروخ اسپینوزا (Baruch Spinoza 1632-1677 ) ژان ژاک روسو (Jean Jacques Rousseau 1712-1778 )  دارد . ریشه  تفکر و تعقل   نویسنده ، از یک دلواپسی مایه گرفته است ، و آن ، معنی و مفهوم سیاست ،در جوامع اسلامی است ، که با این عنوان ، از ابتدای اثر خود شروع می کند : تنها  در اسلام است ،که به ذات  قدرت حکومتی عنوان و مکان مقدٌ س ، معادل الهییات و حتی عنوان  الهییات سیاسی ، یا اسلام سیاسی  داده اند . خوانندگان ایرانی حتمأ این جمله معروف را که به سید حسن مدٌرس نسبت می دهند می شناسند ،که می گوید :سیا ست ما عین دیانت ما است ،و دیانت ما عین سیاست ما است ،.یا شعار معروف  بر گرفته از شعر معروف  فردوسی ، : چوفرمان یزدان چو فرمان شاه ، یا :چنان دین و شاهی به یک دیگرند ، تو گوئی  که فرزند یک مادرند .یعنی روحانی با پادشاه  برادر هم بودند !!!
حمادی ردیسی سعی می کند در این اثر، این مقام تقد سی  خارج از منطق عقلی  قدرت حکومتی ، در کشور های مسلمان  را از آن گرفته و بجای آن یک زیر بنای را ، متکی بر فضای اجتماعی مشخص  از جنبه سیاسی و توصیف و بهبود نظریه هائی  را  در رابطه با آزادی های فردی و اجتماعی  جهان شمول ،و هم زیستی مسالمت آمیز ، در راستای پایه گذاری  جامعه مدنی ، جانشین این  تقدس مصنوعی و قلابی و دروغین ، حاکمان مستبد  جهان اسلام بکند.حمادی ردیسی ، به واقعیت های  تاًسف انگیز و  منفی و شکست جوامع اسلامی از جنبه  ماهیت وحیات  سیاسی –اجتماعی تکیه کرده و می نویسد :
1-جوامع اسلامی ، مدرنیته ( تجدد ) را  با یک نوع  روان گسستگی ناشی از عدم درک معنی و مفهوم تجد د برخورد کردند ، که نشانه آن ترس از دست آورد  مدرنیته ، ترس از فرهنگ و تمدن غربی و دموکراسی ، ترس از آزادی و برابری حقوق زنان  در جامعه اسلامی است.
2- یک  خشونت بیمار گونه ، دنیای اسلام را ،  از درون  مثل خوره می خورد و می پوساند .این خشونت بیمارگونه ، بطور نمایشی  در دنیای معاصر، دیوانه وار ، با انواع عملیات  انتحاری ، خود را به نمایش می گذارد. در واقعیت امر ، قربانی این خشونت ها ، خود فرد مسلمان است  که  در بین دو نیروی  مخرب ، یکی ناشی از جامعه عقب مانده  غرق در جهل و خرافات  و نیروی مخرب دیگر ، تبعیت مطلق و کور کورانه ،ازفتاوی روحانیون است ،که قدرت ماوراء دولت را در دست دارند.فرد مسلمان ، در بین این دو قدرت گازانبری مخرب ، گرفتار و اولین قربانی این قدرت شیطانی  خود اوست.کافی است به عملیات انتحاری  بین گروه های شیعه و سنی ، در عراق ، افغانستان ، پاکستان  دقیق بشویم ،می بینیم  اولین قربانیان این جهالت ها ، فتوا دهند گان   یعنی آخوند های ، آیت الله ها ،شیخ الاسلام ها سیاست زده  نیستند ، بلکه  خود مسلمانان  هستند.
3- دولت های کشور های مسلمان ، تضمین کننده اسلام  و قوانین به اصطلاح مقدس آن ، متکی بر شریعت می باشند ،که تنها منبع قانونگذاری  این کشور ها می باشد. این برداشت  غلط ، از فلسفه و منطق قانون ، جامعه را تحت قیمومیت  و حاکمیت دین ، و آخوند های سیاست زده   قرار داده است . همین امر خود بزرگترین مانع  رسیدن افراد این کشور  به مقام شهروندی واقعی  می شود.
4- این کشور ها ،که نشان و مهر اسلامی را با خود دارند، بدون آنکه مفاهیم و قوانین لازم – ملزوم سیستم سرمایه داری ، یعنی آزاد گذاشتن  ارزش واقعی کار مفید تولیدی  را رعایت بکنند، فاسد ترین ، انگلی ترین نظام اقتصادی را با ظاهر سرمایه داری  را ، دارند.
5- نقصان و نبود کامل دموکراسی ، شامل تمام کشور های مسلمان می باشد. از 120 کشور ایکه بنا به معیار های  Freedom House  کشور های دموکراتیک شناخته شده اند ، برای نمونه یک کشور مسلمان در این جمع وجود ندارد. در واقع کشور های مسلمان ، یا بطور روشن و آشکار ، نظام های خود کامه  و دیکتاتوری هستند ، (مثل ایران – عربستان ) یا نظام هائی هستند  که بظاهر نقش دموکراسی  بازی می کنند مثل ترکیه .
از این دلایل ارائه شده ، نویسند ه  ، حمادی ردیسی این سئوالات را پیش می کشد ، و می پرسد  :چرا اسلام  تنها دینی است ،که مانع آزادی سیاست از چنگال دین می شود؟ چرا اسلام مانع دموکراسی شدن جامع می شود؟ چرا اسلام تنها دینی است ، که خود را همیشه  در جدال با غرب احساس می کند؟ چرا اسلام آخرین دینی است ،که نمی خواهد  دین را در جایگاه  واقعی خود ، یعنی یک باور  شخصی و مر بوط به زندگی  شخصی احاد ملت  بگذارد ؟
نویسنده نظریه استثنا بودن اسلام  را  با  زیر مجموعه های  تئوریک ، از جنبه  فرهنگی ، ایدولوژیکی ، الهیات ، نظام مدیریتی ، اقتصادی ، تقسیم کرده  خصوصیات  استثنائی  بودن اسلام   را شرح و تفسیر می کند .
1- از بدو ظهور اسلام ،موضع گیری  در شرایط خاص ، یک موضع گیری متکی بر ایجاد تفاهم  بین نظریه حد اقل و حد اکثر می باشد .از ابتدای نهضت تجدد خواهی علمای دین و خود مسلمانان ، با این نظریه تفاهم بین حد اقل و حد اکثر ، سعی بر آن داشتند که بین سنت و تجد د ، یک حد میانی  را انتخاب بکنند (به قول ضرب المثل ایرانی ، که نه سیخ بسوزد نه کباب ) ، که نتیجه اش همین است که امروز  در جوامع اسلامی  شاهد  آن هستیم. یعنی یک مدرنیته  ناقص ، شکاک ، ناتمام . این دوران همان  دوران :  روانگسستگی، ناشی ازعدم درک معرفت علمی (Schizophrénie épistémologique)  جهان اسلام  معاصر است.
2- وجود یک بنیادگرائی نهادینه شده در جهان اسلام .  بناد گرائی اسلام بر عکس  بناد گرائی مسیحیت،که زمانی در جوامع مسیحی نهادینه شده بود ، با وجود این ،همین مسیحیت  سعی میکند  خود را با نهضت مدرنیته  مطابقت دهد ، اسلام برعکس  با بنیاد گرائی خود ، این نهضت  را همراهی میکند ، نتیجه آن  همان عدم مطابقت نهضت مدرنیته در جهان اسلام ، با وافعیت های زمان  است ،که ما شاهد آن هستیم.
3- نظریه جهاد و جنگ مقدس .جهاد بنام «جنگ مقدس شرعی و عادلانه » با انواع اشکال مختلف آن ، به تناسب مکان و زمان تاریخی آن ،جهاد تهاجمی ، جهاد دفاعی ، جهاد مسالمت آمیز،زمانیکه دولت های مسلمان  در موضع ضعف  قدرت جنگیدن قرار دارند، باید برای حفظ جوٌ جنگجوئی و اسطورهً جنگ آوری ، حتی شهادت طلبی  را در مخیله توده مردم حفظ کرد. (داستان اسطوره ای شهدای کربلا ، نمونه این سیاست فرهنگی در ایران اسلامی  است.)
 4- جلیل   القدر شناختن جهاد و جنگ در راه ایمان مذهبی ، که راه را به انواع عملیات خشونت آمیز ، قتل دگر اندیشان ، همراه با مراسم مذهبی  وضو گرفتن ،و دو رکعت نماز خواندن قبل از قتل (مراسمی که قاتلان پروانه اسکندری  همسر بیمار داریوش فروهر ،و خود داریوش فروهر  در قتل های زنجیره بنا به اعترا ف خود قاتلان ، این مراسم مذهبی را بجای آورده بودند ) نمونه ای از این جلیل القدر شناختن عملیات خشونت آمیز در راه ایمان مذهبی در جهان اسلام است.
5-  وجود یک اسلام   که در آن دوگانگی  باطنی  ولی بظاهر معنوی و دنیوی ،چون، تعبد  و روابط شهروندی ،(بندگی مطلق به رهبر از یک طرف ، شهروندی ظاهری از طرف دیگر!) ، یا چون ، دولت و شهر ، فرد و جامعه ،منتها  در چهار چوب« ام الکتاب آسمانی »، یعنی قران کتاب مقدس مسلمانان ، که بر باور مسلمانان ،قوانین  این کتاب ،چنان کامل  کافی ، منطقی در زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی است که  درجوامع اسلامی لزومی نیست ،که مسلمانان ازدیگر اندیشمندان ،و فلاسفه علوم سیاسی  تقلید بکنند.( جنگ آیت الله ها و حجت الله ها اسلامی !!! در ایران امروز علیه علوم انسانی ، از این اندیشه مایه می گیرد که تمام علوم ارضی و سماوی  در قران وجود دارد ، مسلمانان به سایر علوم احتیاج ندارند )
این خصوصیات جوامع اسلامی را حمادی ردیسی ،استثنای اسلامی می نامد که در واقع  در مجموع عامل و علت شکست جنبش  تجدد و دموکراسی  در کشور های مسلمان هستند. تلاش به  اصلاح طلبی ،که بعضی از متفکرین  نهضت (رونسانس اسلامی ) عاملان  تلاشگر در راستای  رساندن  جهان اسلام  به تجدد و جبران شش قرن  قرن عقب ماندگی جهان اسلام  بدون قطع  و بریدن از دین اسلام را جبران بکنند، در عمل ، عدم امکان خود را نشان دادند.
در واقع حمادی ردیسی  با بهره گیری  از نظریه های (تز های ) عبدالله  العروی(ماخًذ2) استاد دانشگاه  رباط ، در رشته تاریخ و تمدن اسلامی ، به این  اصل تکیه می کند ،که نقش آفرینان « اصلاح طلبی اسلامی » در قرن نوزدهم ، متشکل از سه گروه اجتماعی  بودند . بخشی از روحانیون ، بخشی از لیبرال  ها ،وبخشی از  تکنوکرات ها( مهندسین و پزشکان )  ، این سه گروه را تشکیل می دادند و در نهایت چهره های مبهم و مسئله دار ، یعنی روحانیون  به ظاهر اصلاح طلب ( مثل ایران امروزی ) شخصیت های  آزادیخواه ، و صاحب علم ودانش واقعی را به کنار گذاشتند . همین عمل مانع حاکمیت منطق عقل و علم در اداره جامعه  به مفهوم فلسفه سیاسی آن ، یعنی  حاکمیت نظام دموکراتیک در جهان اسلام شد.از این حقه بازی ها ی آخوندی و خیانت به خواست دموکراتیک ملت های مسلمان ، موجود عجیب الخلقه  بنام روشنفکر اسلامی،   درصحنه سیاسی ، فرهنگی  جوامع اسلامی  ظاهر شد.نمونه این نوع روشنفکران  اسلامی را میتوان در ایران امروز ، چون سازمان سیاسی و مذهبی  معروف به« ملی – مذهبی ها » را مشاهد ه کرد.این حضرات  اگر ملی گرا هستند،و مجموع آحاد  مردم ایران را ملت ایران ، بدون تبعیض قومی ، فرهنگی ، مذهبی ، طبقاتی وبرابر ی حقوق مدنی  این ملت می شناسند، چگونه می توانند برای سازمان سیاسی خود ،چنین عنوان  بی منطق و تبعیض گرانه  بدهند ؟ برای رهبران چنین سازمان سیاسی ، ایرانی مسلمان ، و ایرانی غیر مسلمان ، با دین ، بی دین ، مسیحی ، زرتشتی ،یهودی ،بهائی ، شیعه ، سنی ، دارای حقوق شهروندی  برابر هستند  یا به نسبت وابستگی دینی خود  به« مذهب شیعه  اسلام ناب محمدی خمینی » ، ایرانی درجه یک ، درجه دو ، درجه سه و درجه چها ر محسوب می شوند؟ همچنانیکه آیت الله جنتی روشن و آشکار  از پشت میکروفون رسمی جمهوری اسلامی گفت : البته که در ایران شهروند ، درجه یک ، درجه دو ، درجه سه داریم  !!!؟ این حضرات با این شعور سیاسی می خواهند ، مرد مسالاری را در ایران حاکم بکنند؟
اگر حمادی ردیسی  کتاب اش را با تکیه بر این موجودات  عجیب الخلقه ، مایوس از جهان اسلام به پایان می رساند، او بر این باور  است  و مصرانه تاکید می کند ،زمان آن رسید ه است ،که مسلمانان  با بازی  با کلمات  چو ن اصلاح طلبی اسلامی  دست بردارند . اصلاح طلبی اسلامی در بعضی از کشور ها اسلامی ، علنأ حقیقت شکست و عدم موفقیت خود را نشان داده است.لذا به همین جهت نیز حمادی ردیسی ، خطوط اصلی  آلترناتیو  ساختن یک جامعه  دموکراتیک  متکی بر عقل و منطق و عدل ، رها شدن جامعه از اندیشه های قرون وسطائی را در چند سطر نشان می دهد.
1- دست برداشتن از ارزش بالا  دادن به اسلام ، نسبت به سایر ادیان توحیدی ، با قبول اینکه سکولاریزم ، انکار  ایمان دینی نیست ، بلکه یک روند تاریخی اجتناب ناپذ یر برای رسیدن به جامعه دموکراتیک است ، همچنانیکه پیروان سایر ادیان توحیدی ، از این راه به دموکراسی رسیده ند.
2- اعلام رسمی منسوخ بودن  جهاد ،( به معنی جنگ مذهبی ) و اجتهاد .
3- ساختن زیر بنا و شرایط مساعد  برای توسعه فرهنگی  و دموکراسی .این شرایط عبارتند از :آزاد کردن اقتصاد از نظام رانت خواری ، ارزش دادن به کارتولیدی و مفید اجتماعی و ایجاد روح تعاون ، مذاکره در بین رهبران سیاسی .
4- ایجاد گسترش جامعه مدنی ، حکومت قانون ، قانون بر خاسته از عقل و منطق و تجربه تاریخی .شناختن و ارزش دادن به حقوق انسانی و اجتماعی زنان  در جامعه ، ارزش دادن به کار  فرهنگی  روشنفکران ، هنر ، ادبیات ، تئاتر ، سینما ،  توسعه و تشویق رشد شعور  اجتماعی ملت ، متکی بر فلسفه عصر  روشنگری .
برای خوانندگان ایرانی ، به عنوان نتیجه گیری  در پایان این نقد  یک سند تاریخی ، از تاریخ معاصر ایران که دقیقأ پنجاه و نه سال ، پیش ، زنده یاد دکتر مصدق  در15 ژوئیه 1951  در گفتگوئی با خبر نگار فرانسوی آندره بریسو(André Brissaud)  خطر به قدرت رسیدن روحانیون در ایران را چگونه پیش بینی می کند را، در اینجا از  نظر می گذرانیم .دکتر مصدق ، نه فال بین ،نه کف بین ،  نه رمال ، بود ،و نه مثل بعضی از آیت الله ها امروزی  که ادعا می کنند با رابط امام زمان در ارتباط هستند ،   یا امام زمان را هر از چند مدت در خواب می بینند ، از او پیام می گیرند ، نبود . مصدق اهل دانش سیاسی  به معنی واقعی آن ،چه آینده ای را برای ایران  پیش بینی می کرد، و چگونه  آیت الله های رنگارنگ ، چون آیت الله ابوالقاسم  کاشانی ،و آیت الله روح الله خمینی ، با سقوط دکتر مصدق ، با کودتائی آمریکائی وانگلیسی ، ابراز خوشحالی می کردند وحتی  با کودتا گران همکاری کردند، در اینجا می آوریم . من راقم این سطور با گوش خودم ، از طریق رادیوایران  ، از زبان آیت الله خمینی این سخنان را شنیدم ،که در باره ً زنده یاد دکتر مصدق چنین می گفت : خوشبختانه این مرد ، سرنگون شد ، اگر چند سال بیشتر می ماند ، اسلام از دست این مرد صدمه می خورد .(نقل به مفهوم .)
اندره بریسو می گوید :مصدق به من گفت : در مورد ملی کردن نفت ، رو درروی انگلیسی ها قرار گرفته است و گفتگویش با هریمن رئیس جمهور آمریکا و جنگ سازمان های جاسوسی علیه ایران را پیش کشید. پس از لحظاتی  افزود :من پیر شده ام .فکر نمی کنم به سن هشتاد برسم .(در آن زمان 71 ساله بودو 87 سال عمر کرد ) شاید هرگز نتوانم به آنچه برای کشورم آرزو می کنم ،جامعه عمل بپوشانم ، ولی مطمئنم دیگران خواهند آمد ،که پس از من این کار ها را به انجام خواهند رسانید . آنها امپریالیست ها و شوروی ها را بیرون خواهند کرد. شاه را یا از بین می برند  ویا اخراج می کنند. او با این که نرم خوست ، آرزوی بزگش این است که جای کوروش را بگیرد ، همه کاره مملکت بشود .
 ( جشن های کمدی- تراژیک  دو هزار پانصد ساله  و سخن معروف محمد رضا شاه بر سر قبر کوروش ،کوروش آرام بخواب که ما بیداریماز یاد ملت نرفته است  )
 مصدق ادامه می دهد :
فکر نمی کنم حزب توده قادر به گرفتن و حفظ قدرت باشد . همینطور ارتش را توانا برای بر خاستن  و بر پائی یک نظام دیکتاتوری  نمی بینم.امیدوارم سرکرده های شیعه قصد جدی برای ورود به عرصه سیاست نداشته باشند.اگر چنین شود ایران در آستانه  وضعیت فاجعه آمیزی قرار خواهد گرفت ،که بدواًهمسایگان ایران (عراق ، سوریه،واردن)را در حالت جنگی  با ما قرار می دهند. من واقعآ از این دستگاه مذهبی هراس دارم. درست است که ما مسلمان هستیم ولی در واقع عرب نیستیم و در رودروی سنی ها قرار داریم . بدین ترتیب تشکیلات آخوند های شیعه با آن سلسله مراتب  و امکانات  اگر به قدرت دست یابد ، ما در داخل مواجه با انقلابی خونین  خواهیم شد و در خارج باید نتایج جهاد  علیه عراق و اردن و سوریه را تحمل بکنیم.فکر نمی کنم مصر و حتی اسرائیل مداخله بکند. به هر حال اگر این فرض آخری تحقق پیدا بکند ، یک آیت اللهی  وارد عرصه می شود و نهضتی مالامال  از نفرت عرب و حتی ضد یهود و در دشمنی با عرب های سنی  راه خواهد انداخت وای بسا که خیابان ها  جای جسد و خون خواهد شد.(ماخذ )
پایان . به قلم : کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی .
پاریس 21 نوامبر 2010
اقتباس بطور اختصار یا کامل ، با ذکر نام نویسند و سایت ، کاملأ آزاد است .
اسلام چون سلاح سیاسی ، بخش نوزدهم (ادامه دارد )
ماًخذ در زبان فرانسه .
ماًخذ (1)
ماًخذ (2)
-          Islam et modernité 

ماًخذ (3)
-          André Brissaud ,Le Crapouillot . Nouvelle serie.Décembre 1986 ,La France
-          این مصاحبه  توسط یک هموطن  از زبان  فرانسه به فارسی ترجمه شده است ، متاسفانه  نمونه کتبی  ایکه من از این مصاحبه دارم ، نام مترجم ذ کر نشده است . بدین طریق از مترجم ناشناس معذرت می خواهم ،که نمی توانم نام ایشان را در اینجا ذکر بکنم . با تمام احترام : کاظم رنجبر