سنگسار

سنگسار!؟   

ایران زمین ،وطن طاعون زدهً من!
تقدیم به خانم :سکینه محمدی آشتیانی ،و تمام زنان و دختران ایرانی.
به قلم :کاظم رنجبر ،دکتر درجامعه شناسی سیاسی
Kazem.randjbar@yahoo.fr


از هموطنان گرامی ام خواهشمندم در صورت توافق با محتوی فکری این مقاله ،در پخش و انتشار آن ،در ایران وخارج از ایران، به این   خد متگزار، کمک بکنند.پیشاپیش از همه شما عزیزان سپاسگزارم.

پیشگفتار :
در زبان لاتین ، بیماری طاعون را ،Pestis  می گویند.کلمه طاعون ،در ادبیات اروپا،، مترادف با مرگ وحشتناک وبیشمارانسان ها ، در اندک مدت است.برای نمونه شیوع  بیماری طاعون در سال 1665، درشهرلندن، در تاریخ مشهور است .این بیماری  درطول چند هفته ، بین 75000، تا 000 100 ساکنین این شهر را نابود کرد.در آن زمان لندن بیشتراز 350  هزار نفر جمعیت نداشت.همین کلمه طاعون ، همراه با صفت سیاه ،« طاعون سیاه » معرٌف حاکمیت یک نظام ایده ئولوژیکی است که جزء مرگ ، ویرانی، جنگ وبدبختی و بیماری ،چیزمثبت و مفید ، به ملت ، ارمغان نمی آورد.طاعون سیاه نازیسم هیتلری ، در آلمان ، طاعون سیاه اسلام ناب محمدی روح الله خمینی در ایران، نمونهً این نوع رژیم ها هستند.
ملت ایران در طول این 31 سال حاکمیت یک مشت، آخوند جانی ، جاهل ، دنیا پرست کینه توز ،دشمن انسانیت و عدالت، عقل و معرفت ، گرفتار این طاعون سیاه شده اند،که نتایج مرگبار و نابوی ملت و مملکت را ، هر ایرانی ،چه در داخل کشور و چه در خارج کشور ، با پوست و استخوان  خود حسٌ میکند.
                                             *         *         *          *
سنگسا رانسان، و ریشه های فرهنگی ،اجتماعی و تاریخی آن در منطقه شرق میانه .
این سخن معروف ،از ریاضی و فیزیک دان مشهور فرانسه :Louis de Broglie- ( Breuil-تلفظ می شود) ،متولد 1892- مرگ 1987،برندهً جایزه نوبل فیزیک در سال 1929است که می گوید :نظریه های علمی ما ،به نظم عمل کرد درک و ساختار شعور ما ،پیوند دارند.
این جملهً بظاهر کوتاه ،ولی پر محتوی، بیان روند تکاملی شعور اجتماعی جوامع بشری ، و افراد جامعه است.وقتی که من صاحب این قلم ،آخوند های حکومتی را با صفات جاهل ، دنیاپرست ،طماع ، کینه توز ، دشمن انسانیت  یاد می کنم، خوانندگان ایرانی فکر نکنند،که من صاحب این قلم ، به دین و یا باورهای دینی مردم بی حرمتی میکنم. درست برعکس ، درست برگرفته و در راستای سخنان همین فیزیک دان فرانسوی عرض میکنم ،که این جماعت آخوند حکومتی جانی و جاهل ، فاقد درک وشعورانسانی هستند،و گرنه ،در هزارهً سوم ،دست به چنین جنایات نمی زدند.این جنایتکاران ، حتی قران ، کتاب دینی مسلمانان را بطور کامل نخوانده اند و نمی شناسند.در قران ،حکم سنگسارانسان(رجم) وجود ندارد.باز تکرار می کنم ، در قران حکم سنگسار انسان ، به معنی و مفهوم مترادف با شیطان الرجیم ،وجود ندارد.از «برکت »همین جانیان بی سواد است که وطن و جامعه ما ، طاعون زده شده است.
سنگسار ،که در عربی ،الرجم ،ودر زبان فرانسه ، La lapidation ، ودر زبان انگلیسی ،Lapidation ،Stoning، می گویند ،معنی مجازی آن ،تنفر و انزجار و لعن و دور کردن است. به عنوان مثال ،ا صطلاح رایج ، شیطان الرجیم،در تقابل با الله الرحمان والرحیم، بیانگر این معنی مجازی است،که انسان واراسته و شایسته انسانیت ،اعمال و رفتارش در تقابل با اعمال و رفتار شیطان است.از آنجائیکه شیطان به معنی عینی آن وجود ندارد، این رفتار و کرامت انسانی ما است ،که ما را می تواند ، ازشیطان و رفتار شیطانی دور بکند.وقتی که مسلمانان در مراسم حجٌ شیطان را رجم می کنند، در حقیقت ،هدف دور کردن هوس های شیطانی ، پستی و رذالت ها و جنایات از رفتار و کردار خود انسان است.
 بنا به آثار تاریخی و سنگ نبشته ها ی باقی مانده از تمدن های ما قبل اسلام،عمل سنگساربا هدف قتل وآدم کشی ، یا قتل زن ومرد ایکه رابطه جنسی نا مشروع داشتند ، دربعضی از جوامع شرق میانه وسواحل شرقی مدیترانه رایج بود.سنگ نبشته معروف عصر بابل ، معروف به قوانین حمورابی ،که در دسامبر 1901، در شهر شوش ایران، توسط باستان شناس معروف فرانسه Gustave Jéquier   کشف شده است ، نشان می دهد که این قوانین ، 1750 سال قبل از میلاد مسیح در بابل حاکم بود.در بابل با تکیه بر این قوانین ، زناکاران (عاملان روابط نامشروع جنسی ) را از طریق غرق کردن در آب نابود می کردند. قوانین حمورابی اعتبار دینی نداشت ،ولی مردم بر آن باور داشتند،که ملهم از وحی الهی است.متونی که از تمدن مصر باستان باقی مانده است ، نشان می دهد که در ان عصر نیز ،روابط نامشروع بین زن و مرد ، سخت مورد تنبیه جسمی قرار می گرفتند .
در یونان باستان،در عصر حماسه سرای معروف :Homère، قرن هشتم قبل از میلاد،عمل سنگسار در دوحال رایج بود ،همبستری با محارم ،و کفر و توهین به خدایان یونان ،و سزای آن اعمال سنگسار بود.شخصیت اسطوره ای ،اودیپ،Œdipe  ،وقتیکه در نا آگاهی ،پدر واقعی خود را می کشد، و در نا آگاهی با مادرش همبستر می شود،زمانی که از واقعیت این جنایت خود آگاه می شود،برای رهائی از ناراحتی وجدان خود ، دنبال کسی می گردد ،که اور را سنگسار بکند.چون موفق نمی شود ، بدست خود ، خود را کور می کند .(ماخذ1 )
سنگسار در یهودیت .
سنگسار در یهودیت در کتاب مقدس یهودیان ، تورات و تلمود ، به عنوان جزای اعمال چون زنا، پرستش خدایان سایر ادیان،عدم اطاعت از والدین ،کفر گوئی به مقدسات یهود،احضار ارواح  قید شده است .در مادٌه 22 قانون مجازات یهود، معروف به :Deutéronome 22، همراه با 30 زیر ماده توضیحی،که در چه شرایطی  متهمین مجرم شناخته می شوند،و و به طریق سنگساربه  مجازات  می رسند، روشن و آشکار توضیخ داده است.تجاوز جنسی،همبستری با محارم،زنا ، فحشا، همجنس گرائی ، روابط جنسی با حیوانات ، مسئله باکره گی ، مسائلی هستند،که دین یهود بطور روشن و آشکار ، در ماده 22 قوانین تورات و تلمود ،جزای این اعمال را مشخص می کند.(ماًخذ 2)
در تاریخ یهودیت و مسیحیت ،شخصیت اتین مقدٌس (St-Etienne) یکی ازاولین  حواریون مسیح،که سابق مذهب یهودی داشت، که با گرویدن به مسحیت ،مورد خشم و کینه دستگاه دینی یهودیت قرار گرفت،و این شخص بدست یهودیان افراطی آن زمان ، سنگسار شد. اتین مقدس ، اولین «شهید» دینی مسیحیت است. با وجود اینکه اعمال غیر انسانی سنگسار ، بطور روشن و آشکاردر دین یهود وجود دارد، امٌا دولت اسرائیل ، این عمل غیر انسانی را اجراء نمی کند.در اسرائیل حکم اعدام از قوانین مجازات شهروندان یهودی، ملغی شده است.
سنگسار در مسیحیت .
این داستان در انجیل ،کتاب دینی مسیحیان نقل شده است، که در زمان حیات حضرت عیسی مسیح، عده ای از علمای وپیروان دین یهود،که به دین مسیحیت گرویده بودند، زنی را با خود به پیش عیسی مسیح می آورند و به آن حضرت می گویند: ما این زن را در حین عمل زنا دستگیر کردیم. ای مسیح، در قانون یهود جزای زنا کار ، سنگسار است، ما با این زن چکار باید بکنیم؟ عیسی خم می شود و سرش را پائین می اندازد، و با انگشت روی زمین خاکی این جمله را می نویسد:
از میان شما ،اولین کسی  سنگ را بر این زن پرتاب بکند، که در عمرش هیچ گناهی نکرده است.آنان با شنیدن این سخن، یکی پس از دیگری سرافکنده ، بدون اینکه سنگی بر آن زن پرتاب بکنند،زن را رها کرده میدان را ترک می کنند. وزن را با عیسی مسیح تنها می گذارند.اولین فرد که میدان را ترک می کند،مردسالخورده آن جمع بود.
وقتی آن جمع محوطه را ترک می کنند، عیسی سرش را بلند می کند، می بیند زن تنها است و مردان محوطه را خالی کرده اند.عیسی از زن می پرسد، کسی تورا سنگسار نکرد؟ زن جواب می دهد نه.عیسی جواب می دهد، من هم تورا محکوم نمی کنم.برو از این ببعد ، به گناه آلوده نشو.(ماخذ3)
وقتی خوانندهایکه به تاریخ واقعی مسیحیت آشنا نیستند ،این جملات را از انجیل می خوانند، چه بسا خواهند گفت :مسیحیت عجب دین و مذهب انسان دوستانه ایست؟ امٌا واقعیت ، و نقش مسیحیت ، در قتل و شکنجه دگر اندیشان ، فلاسفه ،دانشمندان ،و سیاست استعماری قدرت های بزرگ را نمی توان با این جملات زیبای انجیل فراموش کرد. همین امروز ، وقتی تجاوز به کودکان معصوم ، توسط یک عده از کشیش های حیوان صفت بعد از قرنها پنهان کاری کلیسا این جنایت ها معلوم  و آشکار می شوند، همین دستگاه پر طمطراق پاپ ،«جانشین عیسی مسیح !!!» سعی می کند ، روی این جنایات را علنأ بپوشاند. فقط در نظام هائیکه حکومت و سیاست حکومتی ، از مذهب جدا هستند، در چنین نظام ها ، دین داران واقعی ،«نه دین فروشان و مزورین مردم فریب » می توانند به عبادت و باور های دینی صادقانهً خود ادامه بدهند.استبداد دینی بدترین استبداد ها است.
سنگسار در اسلام .
فراموش نباید کرد ،که ادیان ،نه تنها به عنوان باور های ماوراء طبیعی دینداران را در چهارچوب مفاهیم ،ومنطق خود،پیروان دین باور را توسط مبلغین  رسمی خود تعلیم و تربیت میکند،درعین حال ، خود این ادیان در بطن یک جامعه دین باور،یک نماد فرهنگی ،و روش زندگی آن جامعه هستند.به عنوان مثال ، روش زندگی جامعه مسیحیت ، با روش زندگی جامعه اسلامی ، فرق دارد.قران یک زبان  وسبک مخصوص ،ومخلوطی است از، مثل و رمز، حکایت و روایات ،وصف،ارشاد و تفسیر ، امر و نهی ،و انشاء واستعارات .مفسیرین قران ، آنرا در زبانی با مفاهیم  قابل درک  به مسلمانان بیان می کنند.این قوانین و دستورات ، به دو بخش  مشخص تقسیم می شوند.
1-عبادات : قوانینی ایکه روابط انسان رابا معبود و خدای خود تنظیم می کند.
2-معاملات: قوانینی که برای تنظیم زندگی جاری  وروابط انسانی در جامعه لازم وضروری است.
در چنین زمینه، فقه ها ، بین قوانین دینی که ابدی هستند،و قوانین دینی که شامل شرایط  زمان و مکان هستند،فرق گذاشته اند. این تفاوت ، عمل کرد سوره هائی که نقش باطل کننده دارند با سوره هائی که باطل شده هستند ،مشخص می کند.از این طریق است که قران  خود را ،با خصوصیات و طبیعت جوامع بشری و ارزش های آن ، که نسبی و تابع زمان و مکان هستند ،وهمیشه در حال تغیر و تحول می باشند، مطابقت میدهد. این اصل را نیز در تورات و پیروان دین یهود را نیز می توان امروز مشاهده کرد. با وجود اینکه بطور مشخص و روشن و آشکار ، در تورات، سنگسار زناکار ، حکم شده است، امروز در اسرائیل ، این حکم اصلأ و ابدآ اجرا نمی شود. درحالیکه در قران ، مطلقأ حکم سنگسار (رجم ) زن و مرد زناکار نیست، یک مشت آخوند جاهل ،و بد طینت حاکم  در ایران امروز ، دست به چنین جنایات می زنند !
برای روشن کردن مسئله سنگسار ، باید  یادآوری شود ،که در جوامع قدیمی، عمل زنا ،به عنوان خیانت  به قرار داد ازدواج،و تعلق زن ، از جنبهً جسمی و روحی ، به همسر خود،که قوانین حاکم در جامعه ،حدود آن را مشخص می کرد، همیشه مورد مجازات قرار می گرفت. درقران،که در واقع اولین اولین سند و پایه و منبع قوانین اسلامی است ،آیه ای وجود ندارد ،که در آن کلمه رجم، (سنگسار به معنی سنگسار زناکار نه سنگسار شیطان در مراسم حج ) قید شده باشد.
در سورهً االنوٌر آیه دوم، قران در باره حکم مجازات زناء زن و مرد متاهل را چنین تعین کرده است:پس هریک از زن زناکار  ومرد زناکار را صد تازیانه بزنید و شما در دین خداوند بر آن دو رحم و را ًفتی نکنید، اگر به به خداوندو روز قیامت ، ایمان آورده اید..باید در عذاب آن  دو، گروهی از مئومنان شاهد باشند.(ماًخد  سوره النور صفحه 917)
در آیه 15 از سوره النساء  در بارهً زنانی که  به فحشا  کشیده شده اند ،چنین آمده است : از زنانتان آنان که به فحشا،گرایند،از (وابستگان ) خود چهار تن بر آنها گواهی خواهید،.اگر( بر فحشای آنان ) گواهی دادند، پس آنها را در خانه ها نگاه دارید ، تا هنگامی که مرگ آنان فرا رسد، یا خداوند برایشان راهی (برای بازگشت به پاکی )
قرار دهد.(ماخذ سوره النساء آیه 15  -صفحه 255.)
از شما آن دو تن  که اقدام به فحشا  کنند، هر دور را آزار دهید.پس اگر توبه کردند،و نیکو کار شدند،از (خطای)  آنان بگذرید. بیگمان  که خداوند توبه پذیر مهربان است.(ماًخذ سوره النساء آیه 16 صفحه 255).
در بارهً مردی که زن خود را متهم به زنا میکند ، قران چنین حکم می دهد:  (...) و آنان  که زن خود را متهم به (زنا) می کنند، و برای آنان گواهی نباشد، پس شهادتشان به جای شهادت چهار شاهد (به شرطی قبول است) که چهار مرتبه  گویند،خدا گواه است  که راست می گویند. (6)  و پنجمین مرتبه گویند: لعنت خداوندبر او اگر از دروغگویان باشد(7) واگر همسر او  نیز چهار مرتبه بگوید:خدا شاهد است که این مرد از دروغگویان است، عذاب (مقرر )از او برداشته می شود.(8)و پنجمین( مرتبه آن زن باید بگوید ) که خشم  خداوند بر آن ( زنی) باشد که(شوهرش در شهادت دادن از راستگویان باشد.(9)(ماًخذ آیات 6-7-8-9- از سورهً نور صفحات 917-919 ترجمه به فارسی )
وقتی که به این آیات دقیق می شویم ، چند نکته مهم را می توانیم از محتوی آنان استحراج بکنیم .
1- شبهه :این نوع اتهامات ، بخاطر وجود شکً و شبهه می توانند لغو بشوند.
2- تاکید قران به عفو و بخشش: راهنمائی و هدایت گناهکاران   به پاکی و صراط امستقیم وعفو و بخشش آنان.
3- پنهان نگاه داشتن گناه دیگران :بخشی از اخلاقیات مسلمانان واقعی این است ،که سعی بر آن می کنند،که عیوب و گناه دیگران را تا حد ممکن بپوشانند، نه اینکه برسر کوچه و بازار ، خطا و اسرار دیگران را  راست و یا دروغ به مردم اعلام بکنند. قران برای متهم کردن فرد به زنا ،وجود  چهار شاهد عینی راشرط لازم گذاشته است. به عبارت دیگر ، آن چهار شاهد باید ، همبستری زناکاران و رابطه جنسی آنان را علنأ به چشم باید دیده باشد.در واقع گذاشتن چنین شروط سنگین ، در حقیقت غیر ممکن ، ناشی از عقل و منطق  در راستای بخشش و عفو گناه است.
راهنمائی هائیکه قران در بارهً گذشت  وعفو  و نحوه و وجه تفسیر نشان می دهد،این امکان را پیش روی مسلمانان می گذارد، که قوانین اسلامی را با شرایط زمان و مکان ، وحقوق بشر وحقوق شهروندی مطابقت بدهند .
همچنانیکه محمد اقبال ، شاعر و متفکرً پاکستانی (متولد 1877-مرگ1938) می گوید : درست است که قران ، اولین منبع قوانین اسلامی است ،ولی قران کتاب قانون نیست.هدف اصلی قران ، بیدار کردن وجدان انسان  تا بالاترین حد و رابطه او  با خدا و جهان هستی است.
اماً این سئوال پیش می آید ، در حالیکه ، سنگسار انسان (رجم) در قران نیست،مدافعان سنگسار در جهان اسلام ، در لباس روحانیت ، به چه استناد می کنند؟
برای مسلمانان حضرت محمد رسول و پیام آور خدا است،و وظیفه دارد ،که پیام خدا رابه امت اسلامی برساند.مجموعه این پیام، در قران ، کتاب دینی مسلمانان نهفته است . این سئوال پیش می آید، چرا عمل سنگسار  در قران نیست، ولی حتی امروز ، بنام اسلام  و دین ، در کشورهائی چون ایران،عربستان،امارات عربی، افغانستان، سومالی ، نیجریه ، سودان ،این عمل وحشیانه را آخوند های حاکم ، بنام دین انجام می دهند؟ آگر بگوئیم  ،که فلان آخوند که حکم سنگسار را می دهد ،بهتر از خداوند و پیامبر ، مصلحت جامعه را می داند تمام باور های دینی مسلمانان فرو می ریزد.اگر بگوئیم  که خداوند فراموش کرده است این حکم را به پیامبر ابلاغ بکند، باز هم این امر کفر مطلق محسوب می شود. اگر بگوئیم ، نه این حکم از طرف خدا  به پیامبر ابلاغ شده است ، منتها پیامبر  فراموش کرده است  این هم بی حرمتی وکفر مطلق نسبت به پیامبر است.!!!پس مسئله کجا است،که حکم سنگسار (رجم ) در قران نیست، امٌا آخوند های حکومتی صادر می کنند؟ اینجا است که برای درک آن به سخنان  دانشمند معرف فرانسه  ذکر شده دربالا بر می گردیم ،که می گوید :نظریه های علمی ما به نظم عمل کرد درک و ساختار شعور ما ، پیوند دارند.
این روحانیون، به حد یث معروف بنام شخصی بنام  محمد بخاری ( حافظ ابو عبدالله محمد بن اسماعیل بن ابراهیم بن بن مغیره بخاری جعغی، نویسنده کتاب : صحیح بخاری ) استناد می کنند ،که در حدیثی چنین می گوید: که روزی عمر بن الخطاب خلیفه دوم ،از خلفای راشدین ، بالای منبر بود ،این چنین گفت: چه کسی می گوید ،سنگسار در قران نیست؟ من شاهد بودم پیامبر سنگسار می کرد ،ما نیز بعد از او  سنگسار می کردیم .(ماخذ 4)
محمد بخاری در سال 194 هجری در بخارا به دنیا می آید، و در 16 سالگی برای تحصیل فقه و قران به عربستان می رود،بعد از تحصیل ، با ششصد هزار حدیث (600 هزار حدیث)  به وطن خود بخارا برمی گردد. از بین آن ششصد هزار حدیث، 7275  حدیث را معتبر می شناسد ،و آنها را در کتابی بنام صحیح بخاری جمع و تدریس می کند.(ماًخذ )
آخوندهای حاکم  در ایران طاعون زده امروز، به استناد چنین احادیث ، دست به چنین جنایات انجام می دهند،که خود این رفتار ، با منطق مفسرین اسلامی کاملأ در تضاد است.
رجوع به احادیث، زمانی است که قران بطور روشن و آشکار در مقابل مسئله ای ،جواب ندارد. درصورتیکه همانطوریکه در با لا ذکر شد، اصلأ و ابداً در قران عمل سنگسار  انسان وجود ندارد.بعلاوه اغلب این احادیث ، که تعداد آنان به صد ها هزار می رسد،بی پایه و مشکوک هستند. این رفتار جنایت کارانه اعراب  با زنان و دختران را باید در فرهنگ  و شرایط اقتصادی و روابط اجتماعی این قوم جستجو کرد .جامعه ایکه روابط اقتصادی و اجتماعی اش بر جنگ غارت و کشت و کشتار، و اسیر کردن زنان و فرزندان قوم مغلوب بود، و این اسراء را در بازار های مختلف بعنوان کنیز می فروختند، آیا حکومتگران اسلام نایب محمدی آقای خمینی می خواهند ، با این قوانین در هزاره سوم مملکت  و ملت را اداره بکنند؟  وانگهی در تمام ادیان الهی ، وقتی که به متون دینی آنان دقیق می شویم ، می بینیم ، تصویری  که از زنان و دختران ، در این متون آمده است ، زنان و دختران را یا با تصویر فرشته، و یا با تصویر شیطان ، معرفی می کنند.زن با تصویر انسانی با شخصیت و خصوصیات انسانی ،و حقوق انسانی برابر با مرد ، در متون دینی نیست ! زنان و دختران  در حرمسرا های پادشاهان، شاهان  با معشوقه های متعدد ، پیامر اسلام با 12 زن ،امام علی با 11 زن ، امام حسن با 61 کنیز ، در تاریخ اسلام  معرفی می شوند. تنها زنان وقتی فرشته معرفی می شوند که حتمأ مادر پیامبر (مریم مقدس ) یا دختر پیامبر ( حضرت فاطمه ) یا دختر امام (حضرت زینب ) هستند.!!!
درمسیحیت ، اصلی است معروف به تلثیث مقدس (Saint-Trinité) ، که ذات پرودگار خود را ترکیبی از سه اصل ،پدر – پسر- روح القدس  می دانند ، عید مذهبی مخصوص نیز در این رابطه دارند.وقتی شما به این سه عنصر دقیق می شوید،حتمأ از خود خواهید پرسید ، پس در این سه عنصر ، جای زن ، جای مادر ، جای حضرت مریم مقدس کجا است ؟چگونه از پدری پسری به دنیا می آید،که در آن مادر نقشی نداشته باشد؟
این مردسالاری ، این بیعدالتی نسبت به زنان و دختران در دنیا ، این جنایات و توحش سنگسار و توهین به شخصیت زن، حتی تا امروز ، در کشور های پیشرفته علمی وحقوق انسانی ، هنوز به نوعی ادامه دارد.
سازمان ملل متحد روز 25  نوامبر را روز جهانی رفع تجاوز و خشونت  نسبت به زن اعلام کرده است.
در ایالات متحده آمریکا، هر 15 ثانیه ، یک زن قربانی خشم و تنبیه جسمی مرد قرار می گیرد،در فرانسه هرسال ، 146 زن، ناشی از خشونت جسمی همسران  خود به قتل می رسند.47 درصد زنان و دختران کانادائی حداقل یکبار ، از دست مردان  کتک خورده اند.در آفریقای جنوبی ، هر 23 ثانیه ، زنی مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد. در فرانسه حقوق و مزد زنان با تحصیلات و تجربیات و مسئولیت شغلی مساوی با مردان ،حداقل 25 درصد کمتر ازحقوق و دست مزد  مردان است!!! این شرایط ظالمانه تازه در کشورهائی است ،که ادعای کشور حقوق بشر می کنند ! در جهنمی به وسعت جغرافیای ایران ، ملتی اسیر یک مشت آخوند جاهل  دنیاپرست ، ظا لم و جنایتکار ، وظیفه هر انسان شایسته این صفت یعنی انسان بودن،کرامت انسانی را محترم شمردن،است که برای لغو سنگسار و حقوق مساوی زن مرد ایرانی ،در چهار چوب اعلامیه جهانی حقوق بشر ،ماهیت ضد انسانی جمهوری ابتر اسلامی را افشاء بکنند.(پایان)
کاظم زنجبر .پاریس 1 سپتامبر 2010
·        منابع تحلیلی و تفسیری این مقاله در رابطه با سنگسار ، از مقاله  اقبال الغربی ، قران شناس ، استاد دانشگاه EZZEYOUNA تونس در زبان فرانسه ، استناد شده است. عنوان مقاله  در زبان فرانسه چنین است:
La lapidation :Un crime contre l’Islam .
ترجمه عنوان مقاله :سنگسار :جنایتی علیه اسلام .
*ماًخذ آیات ترجمه شده از قران، به زبان فارسی . قران کریم ترجمه آن از داریوش شاهین در دو جلد .تهران  چاپ اول شهریور سال 1359.
ماخذ (1) به زبان فرانسه
-         ماخذ (2) به زبان فرانسه
-         ماخذ (3) به زبان فرانسه
-         ماخذ(4) به زبان فرانسه
-         ماًخذ (5) به زبان فارسی در باره امام بخاری

باز خوانی برگی از تاریخ معاصر نظام های تمامیت خواه





باز خوانی برگی از تاریخ معاصر نظام های تمامیت خواه
به  قلم : کاظم رنجبر ، دکتر در جامعه شناسی سیاسی.
Kazem.randjbar@yahoo.fr


پیشگفتار: در این یک ماه گذشته ، در جمهوری ابتر جهل و جنایت و فساد ، اتفاقاتی بظاهر کوچک ،ولی در واقع بسیار با اهمیتی رخ داد ند ،که در حقیقت نشان از زوال و به بن بست رسیدن  این نظام ، بمانند سایر نظام های تمامیت تاریخ هستند. لذا در راستای گسترش دید تاریخی و سیاسی از پایان نظام های توتالیتر ، نگاهی  در محدوده  یک مقاله ، به این مطلب ، خواهیم انداخت ، و  این اصل را از نظر  خواهیم گذراند ،که نظام های تمامیت خواه اصلاح ناپذیر هستند یا نه؟
سیاست و مدیریت کلان جامعه ،متشکل از مجموعه ای از علوم انسانی و تجربی است، و تسلط و آشنائی به این علوم ، ربطی به باور های دینی و ایمانی توده مردم و رهبران دینی ، ندارند .روحانیون حکومتی ، ولو اینکه عنوان  های پر طمطراق علمای اعلام و آیات اعظام را با خود یدک می کشند، اما درحقیقت ، فاقد علم به معنی واقعی آن هستند،و مشکل واقعی جامعه ایران امروز ، درست در همین نکته است،که در هزاره سوم، روضه خوان ،با قدرت سرنیزه،و با سوء استفاده از باور های معصومانه  دینی ناشی از فقز فرهنگ عمومی ، در طول این31 سال ، برمسند حکومت نشسته است !!!
در ماه گذشته ، آقای علی خامنه ای ، علنأ ادعا کرد،که در زمان غیبت ، سحنان او به عنوان مجتهد جامع الشرایط ، چون دستورات پیامبر و امام زمان واجب الاجرا ءاست. و چند روز بعد نیز در یک سخنرانی  رسمی ، به علوم انسانی ، جامعه شناسی و روانشناسی حمله کرد ،و این علوم را ، علوم غربی ، و بی ارزش خواند ،و اضاقه کرد که مسلمانان به علوم قرانی  احتیاج دارند .(نقل به معنی )
به دنبال این سخنان ، رئیس قوهً قضائیه «...» آیت الله  صادق لاریجانی ، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ، از ترویج علوم انسانی ،و به ویژه تئوری های روانشناسی و جامعه شناسی انتقاد کرد ، و آنها را نا همخوان  با پیش فرض های دینی دانست.«...» صادق لاریجانی در انتقاد به ترویج علوم انسانی در ایران گفت : در کشوری که بنای آن توحید و ایمان به حق تعالی بوده و بر اساس قران شکل گرفته ، آیا درست است ، برعلوم انسانی اتکا ء کند،که پیش فرضهای آن  به هیچ وجه با پیش فرض های دینی ما هماهنگی و همخوانی ندارند؟«...» حمله به علوم انسانی ، پس از آن در ایران شدت گرفت ،که آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ، در شهریور 1388 و در پیوند با روی داد های پس از انتخابات ، علوم انسانی  را ، در ایران هدف قرار داد و به صراحت از تحصیل دو ملیون دانشجو در رشته های علوم انسانی انتقاد کرد و این علوم را مروج شکاکیت و تردید در مبانی دینی و اعتقادی دانست. در پی این سخنان ، عده ای نیز درجمهور اسلامی  خواستار  انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاه ها شدند. علوم انسانی و نظریه های جامعه شناسی ، یکی از محورهای اصلی کیفر خواست دادستان  تهران علیه اعضای حزب مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب ، در همان نخستین دادگاه  ،موسوم به کودتای مخملی  در شهریور ماه سال گذشته بود. در کیفر خواست های خوانده شده ، همچنین به برخی از بزرگان نظریه های سیاسی و جامعه شناسی ، اشاره شده و همچنین از چند استاد برجسته ایرانی یاد شد.«...» در تیر ماه امسال محمد تقی مصباح یزدی، عضو مجلس خبرگان (وای به حال ملتی  که خبره اش چنین افرادی باشند تاکید از نویسنده ) و رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ، با صراحت بیشتری به پژوهشگران علوم انسانی  در ایران تاخت و گفت : بسیاری از کسانی که در فتنه ها نقش کلیدی داشتند، از تربیت شد گان  همین اساتید فاسد  دانشکده های خقوق و علوم سیاسی بودند .(ماخذ 1)
 اینکه در جمهوری ابتر اسلامی آیت الله خمینی ، متکی بر جهل واستبداد ، جنایت و فساد ، یک مشت روضه خوان بر علوم انسانی و جامعه شناسی ،و استادان با ارزش آن حمله می کنند ، جای تعجب نیست. به مصداق مثل معروف در زبان فارسی ،«سنگ را بسته و سگ را  رها کردن »  سیاست های رسمی  این نوع نظام ها می باشند.قتل های زنجیره ای د گر اندیشان ،نمونه بسیار گویای  ماهیت این نظام است.
 وقتی که در سال  1967میلادی  ، سرهنگ های یونان با د خالت علنی آمریکا ،علیه حکومت قانونی خود، کودتا کردند، یکی از اولین  اقدام ضد فرهنگی و ضد آزادی این نظام کودتائی، بستن دانشکده جامعه شناسی دانشگاه آتن بود. عجیب نیست ،که عین همین عمل را در شیلی، ژنرال پینوشه ، در کودتای 11 سپتامبر   1973، که آن کودتا نیز توسط سازمان اطلاعاتی  آمریکا ،علیه حکومت قانونی سالوادور آلینده  طراحی شده بود ، از فردای  حاکمیت حکومت  نظامی ، ضمن دستگیری و قتل دگر اندشان این کشور ،کودتا گران، دانشکده جامعه شناسی را بستند. باز هم عین همین اعمال را در سناریو های دیگر ، بعد از کودتای 28 مرداد 1332  نظامیان ایران علیه نظام قانونی دکتر مصدق ، مشاهده می کنیم. به عنوان نمونه ، ساختن مسجد در دانشگاه تهران  و آوردن آخوند و روضه خوان به صحن دانشگاه ، مرکز علم و دانش به معنی واقعی آن بود .در نقشه اصلی ساختمان  دانشگاه تهران ، که بوسیله فرانسویان در زمان رضا شاه ساخته شده است ، بنای مسجد پیش بینی نشده بود. ساختن مسجد ، طرح  سیاسی بود که در زمان دکتر اقبال طراحی و عملی شد.
آخوند های حکومتی  ضد علم ، ادعا دارند ،که تمام علوم  ارضی و سماوی در قران نهفته است ! این هم از دروغ های  حقه بازان و تشنگان قدرت است.نه تنها در قران ، بلکه در هیچ یک از کتاب های دینی ، نشانه ای از علم به مفهوم منطقی و عقلی آن وجود ندارد.اگر وجود داشت ، این همه دانشمندان و فلاسفه را قدرت های جهل  و جنایات کلیسا ، زنده زنده ، به آتش نمی کشیدند. اگر قران کتاب علم و دانش بود ، این چنین مسلمانان جهان ذلیل  و اسیر قدرت های استعماری نبودند.  در صورتیکه محقیقین و پژوهشگران صدیق تاریخ استعما ر، می دانند که چگونه استعمار انگلیس ، در طول سه قرن گذشته ، با نفوذ درمحافل دینی  مسلمانان ، چه سنی و چه شیعه ،اسلام و روحانیون بیسواد و ارتجائی را تبدیل  به عامل آگاه و نا آگاه  اجرائی ،سیاست استعماری خود کردند.
سازمان تروریستی اخوان المسلمین ، در مصر ، سازمان تروریستی فدائیان اسلام در ایران ، ساخته و پرداخته امپریالیسم انگلیس بودند. بعد از جنگ دوم جهانی ، ایالات متحده آمریکا ، همین سیاست یعنی نفوذ در حوزه های دینی، و اهدای کمک های مالی و مسلح کردن گروه های تروریستی ،و تبلیغ جهل و خرافات ، در نهایت حفظ سلطه استعمار به روشهای نوین  ، و غارت ثروت های مادی و معنوی کشور های مسلمان را ، در همان راستای سیاست انگلیس ، همراه با اسرائیل  را دنبال می کنند .(در هفته های آینده  مقالاتی را در این باره با تکیه بر اسناد  به اطلاع خوانندگان گرامی خواهیم رساند )
                                          *        *        *         *

قدر زر، زرگر بداند قدر گوهر گوهری ،« علم را عالم شناسد جان من ،نه شیخ علی !»(2)

اما چرا آخوند ها  حکومتی در جمهوری ابتر  آیت الله خمینی  مخالف  علوم و خصوصأ مخالف علوم انسانی هستند؟
در جواب  در راستای این مقاله ، یک تعریف کوچکی  از معنی و مفهوم علم را در اینجا می آوریم و بعد أ توضیح خواهیم داد ،که چرا  آخوند ها همیشه و خصوصأ حکومت جهل و جنایت و فساد اسلام ناب محمدی خمینی ، مخالف علم و دانش و آگاهی ملت هستند ، و بجای توسعه و پرورش علم و آگاهی ملت ، تودهً مردم را با یک مشت اراجیف ،و خرافات ،و وعده بهشت های با 70 حوری باکره سرگرم می کنند ؟
.علم عبارت از مجموعه شناخت و تحقیق و پژوهش ، با یک روش مشخص (Méthodique) است،که هدف اش کشف قوانین و پدیده ها و روابط آنها در طبیعت و جامعه می باشد .تجربه در پژوهشهای علمی، اصلی است اساسی ، مشخص و قائم به ذات .در پژوهشهای علمی ، سایر مقولات ، مبتنی بر باورهای ماوراء طبیعی ، چون روح ، جن و پری ، فرشته ، پیشگوئی ، جادوگری ، خدا و پیامبر ان و امامان ، آیت الله ها و حجت اسلام  ها  عیسی و مریم ، پاپ و کشیش ، خواهران مقدس و خاخام ها ، که فاقد پایگاه عقلانی هستند ، جایگاهی ندارند.نتیجه این پژوهش های عقلانی ، ناشی از تجربه عملی ،و محا سبات استدلا لی و آزمایشگاهی ، در نهایت بصورت قوانین علمی در آمده و شناخت انسان را از طبیعت و جوامع بشری، گسترش می دهد .
اگر به همین تعریف کوچک از علم دقیق بشویم ، خواهیم دید ،که دنیای مذهب ، دنیای ایمان و باور است،نه دنیای علم. اگر روحانیون به علم آشنا بودند ، حرفهای خارج از عقل و شعور و منطق بر زبان نمی آوردند. به عنوان نمونه  یکی  از گفته های آیت الله  خمینی را در اینجا می آوریم ، تا ملاحظه بکنید که تا چه حد این حضرات ولو اینکه خود را بنام عالم  به جامعه ایرانی قالب کرده اند ، ولی در عمل چیزی از علم و دانش بشری  در چنته ندارند.
 بحثی  در یکی از حوزه های «علمیه در اسلام ناب محمدی  آقای خمینی » در باره نور باز شده بود ،ویکی از سایت  های این حوزه بخشی از این بحث را چاپ و منتشر کرده است و ما در اینجا با ارائه ماًخذ، به آن بخش استناد می کنیم . موضوع بحث :
خلقت نور پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) قبل از خلقت عالم .
آیت الله خمینی با تکیه بر احادیث  فاقد سند و یک مشت هذیان گوئی شیخ الاسلام ، محمد باقر مجلسی  دوران عصر صفویه، که در نهایت از نتایج این جهالت و خرافات عمومی جامعه آن عصر،  مملکت بدست یک جوان 22 ساله افغانی اشغال و غارت و ملت از قحطی نابود شدند،و تاریخ نیز از آن  بنام فتنه افغان یاد می کند، در صورتیکه اصل فتنه درست  چون امروز فتنه جهل و خرافات آخوند  بود ، در باره نور ، چنین در افشانی می کند :«...» حضرت امام خمینی (قدس سره) در این باره گفته است :بدان که برای اهل بیت و عصمت و طهارت- علیهم السلام –مقامات شامخه روحانیه ای است در سیر معنوی الی الله، که ادراک آن  عملأ نیز از طاقت بشر خارج و فوق عقول ارباب  عقول و شهود اصحاب عرفان است ؟ .چنانچه از احادیث شریفه ظاهر شود ،که در مقام روحانیت با رسول اکرم (ص) شرکت دارند و انوار مطهر آنها  قبل از خلقت عوالم مخلوق ،و اشتغال  به تسبیح و تحمید  ذات مقدس داشتند.(ماًخذ چهل حدیث  چاپ مرکز فرهنگی رجاء صفه464- چاپ 1368) مأخذ (3)




اولاً از خواننده گرامی تقاضا دارم ، حد اقل  دوبار این جملات را بخوانند،و به عمق این هذیان گوئی بیمار گونه این فرد پی ببرند.، بعد ملاحظه خواهید کرد ،که این «امام امت » اضافه می کند ...ادارک آن عملأ از طاقت بشر خارج و فوق عقول ارباب عقول و شهود اصحاب عرفان است !!!  این سئوال پیش می آید : ، اگردرک آن از طاقت عقل بشر خارج است  ،پس  چگونه  آیت الله خمینی  به کنه آن پی برد ه است؟
اگر این سخنان آیت الله خمینی در باره نور را ، به یک فیزیک دان  توضیح بدهید، حتمأ آن فیزیک دان  پسشنهاد می کند، که این فرد را قبل از آنکه به خود و نزدیکان خود  ناشی ازهذ یان گوئی و روان پریشی ، صدمه بزند، هرچه زودتر  در بیمارستان روانی بستری بکنید.
 ولی مسئله پیچیده تر از این است. برای اینکه آیت الله خمینی ،  آقای علی خامنه ای ،و مصباح یزدی و جنتی و صادق لاریجانی ها ، با آن «علم دانش و هذیان گوئی هایشان ، ساخته و پرداخته جامعه ایران در بند قرنها جهل و خرافات هستند. درست نیز مسئله جامعه ایران امروز ، در اینجا نهفته است ،که یک مشت آدم های غرق در جهل و خرافات  وحاکمیت فساد و استبداد  ،  سلاطین و شیخ الاسلام ها و آیت الله ها ، ملت و مملکت را به نابودی کشانده اند،ودر این راستا ، قدرت های استعماری ،بزرگترین و مطمئن ترین متحد بالقوه و بالفعل خود را، در بطن همین روحانیت غرق در جهل و خرافات پیدا کرده است  ،که در مقالات آینده به این بخشی از تاریخ ایران را با ارائه اسناد تاریخی خود محققین اروپائی و آمریکائی  توضیح و تفسیر خواهیم کرد.
برای رد  هذیان گوئی های آیت الله خمینی ،  ًبطور خلاصه  تعرف نور را در حد یک جامعه شناس غیر متخصص ، از منظر علم فیزیک اپتیک (physique optique  ) در چند سطر به عرض « آیات اعظام و علمای اعلام و باز مانده گان  آنان» تعرف می کنم ،تا معلوم شود ، چرا روحانیون حکومتی نه تنها به علوم  به معنی واقعی آن آشنائی ندارند ، بلکه از علم متنفرند.و بعلاوه از آن وحشت دارند ،که ملت با آشنائی به علوم ، به جهل و خرافات و مردم فریبی آنان آگاه گردند،و روزی در دکٌان آنان تخته بشود. مسٌلم است که برای اینکه این حضرات از ملٌت سواری بگیرند ، باید ملت را نا آگاه و نادان نگاه دارند .فردی چون آقای علی خامنه ای که قبل از انقلاب ، حتی از شدت فقر ، دوستان نزدیک اش او را علی گدا ! می نامیدند ،(که البته فقیر بودن عیب و ننگ نیست ) امروز در حالیکه ملت از شدت فقر و بیکاری و گرانی  در رنج و عذاب هستند، ، خود و فرزندان و دارو دسته آخوند های حکومتی  ثروت های ملیاردی جمع بکنند.
تعریف نور، مجموعه از امواج الکترونیکی است که به چشم دیده می شوند  طول این امواج nm380( یعنی 380 ملیاردیم یک میلیمتر ) برای رنگ بنفش و nm780(یعنی 780 ملیاردیم  یک میلیمتر ) برای رنگ قرمزمی باشند . واحد نور Lux است . اولین بار اسحاق نیوتن ، فیزیک دان انگلیسی  یهودی تبار ،  موفق به تجزیه نور سفید شد . سرعت نور برابر با 299792451 متر در ثانیه است. این کمیت در فیزیک و در سایر علوم ، با حرف  C نشان داده می شود. در محاسبات عادی که دقت  زیاد مورد نظر نیست سرعت نور را 300 هزار کیلومتر در ثانیه  می گیرند. نخستین بار اوله رومر (Ole Romer  متولد 1644 مرگ 1710 ) ستاره شناس دانمارکی الاصل سرعت نور را محاسبه کرد.اسحاق نیوتن فیزیک دان مشهور انگلیسی ، متولد 1643- مرگ 1710،است . اگر به تاریخ تولد و زندگی این دو دانشمند ، دقیق بشویم ، می بینیم این دو دانشمند معاصر دوران حکومت صفویه اوج حاکمیت  وتبلیغ  خرافات و جهالت  بنام دین و مذهب شیعه زیر نظر  شیخ الاسلام ، محمد باقر مجلسی  در ایران ، بودند .سه قرن پیش ، دانشمندان اروپا ، نور را تجزیه و ماهیت و سرعت آن را مطالعه  می کردند، در آن عصر شیخ الاسلام های شیعه ،علمای اعلام  وآیات  اعظام ، یک مشت خرافات  نظیر خرافات ذکر شده در بالارا توی مغز ملت ، بنام علم  می چپاندند یا تعین می کردند که مسلمانان باید با پای چپ وارد مستراح بشوند و با پای راست  خارج گردند !!! این مزخرفات را علم و دانش می دانستند . سه قرن بعد نتیجه اش را امروز می بینیم و نسل امروز ایرانی، توان آن تبلیغات جهل و خرافات را به قیمت بس گران می پردازد. ایران به نسبت جمعیت  کل کشور ، مقام اول معتادان  ،و مقام اول اعدام  را در جهان  دارد. و بنا به مرکز مطالعات آسیب شناسی  جامعه ، دانشگاه تهران ، از برکت  مقام معظم  رهبر فرزانه  مسلمان خط امام ، سن فحشا ، به 11 سال تنزیل کرده است .و رسمآ در مشهد زیر نظر دولت ،در جوار حرم امام هشتم شیعیان ، زیر پوشش صیغه خانه ، یا به عبارت مصطلح در فرهنگ توده مردم ، فاحشه خانه ای اسلامی  به مدیریت  حاج آقا محمود ممتاز ، با شماره تلفن 0098511225790، باز کرده اند ،که دخترکان 12 ساله  باکره را به قیمت یک صد هزار تومان بابت برداشتن پرده بکارت ، در اختیار مشتریان می گذارند. (ماًخذ.4)

-         واقعیت گرائی سیاسی ( La Realpolitik)
بنیانگذار این مکتب سیاسی ،اتو وان بیسمارک (Otto von Bismark -1818-1898) صدر اعظم آلمان  بود .واقعیت گرائی سیاسی ، مکتبی است که برای حفظ صلح ، به روش مدیریت عقلانی سیاست،  پایبند است.واقعیت گرائی سیاسی ، برآن تلاش دارد ،که هرچه ممکن است ، از برخورد نظامی جلوگیری بکند.واقعیت گرایان سیاسی در مذاکرات و معاملات سیاسی ،  از راه حلهای متعد د(option ) منطبق بر واقعیت ها عینی ، نهایت استفاده را می کنند.بزرگترین پشتیبان پیروان واقعیت گرایان سیاسی ، پشتیبانی افکار عمومی ملت  از آن سیاست است. پیروان مکاتب سیاسی ،خصوصأ  واقعیت گرایان  انگلوساکسون ،( Realists of Anglo –saxon) و مارکسیست ها ، بیشتر از واقعیت گرائی سیاسی ، در مسائل بین المللی ، استفاده می کنند. آنگلوساکسون ها، منافع ملی را ، بالاتر از منافع ایده ئولوژیک می دانند. بهترین نمونه واقعیت گرائی  سیاسی  امریکا ، واقعیت گرائی نیکسون و مشاور او هانری کسینجر در جستجوی  رابطه سیاسی ، باچین مائوئیستی ، با وجود اختلاف بزرگ ایده ئولوؤژیک بود.درژوئیه 1971، هانری کسینجر بطور مخفی ، در چین با چون لای ملاقات کرد ،و به دنبال آن درسال 1972 ، نیکسون از 21 فوریه تا 28 فوریه 1972 همراه وزیر خارجه خود به دیدار سران دولت کمونیستی چین رفت . این واقعه مهم ، یعنی مذاکره و ملاقات  دو قدرت بزرگ با ایده ئولوژی متضاد ، یک نمونه بسیار با اهمیت  واقعیت گرائی سیاسی ، قرن بیستم بود.

چرا جمهوری  اسلام ناب محمدی آقای خمینی ، فاقد واقعیت بینی ،و واقعیت گرائی سیاسی است ؟

اگر بگوئیم ،که جمهوری ابتر اسلامی  با داشتن ماهیت ایده ئولوژیک  خود ، از درک واقعیت گرائی سیاسی ، در صحنه بین المللی ،استفاده از آن  به نفع ملت و وطن ما ایران ، عاجز است ، مسلمأ خواننده و یا شنونده دلیل این ضعف  را خواهد خواست. و خواهد پرسید این ضعف کجا نهادینه شده است ؟
دلیل این ضعف ، علل متعد د دارد و طرفین مقابل و قدرت های استعماری  نیز ، با آشنائی به این علل ، نهایت سوء استفاده را به نفع خود  می کنند. ما در اینجا بطور عنوان وار این ضعف  و در عین حال این واقعیت ها را بیان می کنیم.ودر مقالات آینده به نقش آن  ها می پردازیم.
نبود عرق ملی و میهنی ، در قشر روحانیون حکومتی .
بار ها و بارها بطور مستقیم و غیر مستقیم ، از زبان روحانیون حکومتی شنیده اید ،که وطن پرستی و وطن دوستی عین گاو پرستی و شرک است.  زنده یاد دکتر مصدق نیز به این اصل پی برده بود ،که برای آخوند ایرانی ، وطن معنی و مفهوم ندارد. مصدق مجبور می شود از آیت الله کاشانی بپرسد ،که شما اول ایرانی هستید بعد مسلمان  و یا اول مسلمان هستید  بعدأ ایرانی ؟  در 28 مرداد 1332 ، آیت الله کاشانی ، ماهیت ضد ایرانی خود را عملأ نشان داد ،و با گرفتن 10 هزار دولار از کرومیت روزولت ، طراح کودتای 28 مرداد ، به ملت و مملکت خیانت کرد. وانگهی بار ها و بارها ، آیت الله خمینی ، رضایت خاطر خود را از سرنگونی دکتر مصدق   بیان کرده است و این گفته ها و نوشته در تاریخ معاصر ایران ظبط شده است.خمینی می گفت : اگر مصدق بر سر کار می ماند، اسلام از او صدمه می دید (نقل به معنی)
قشر روحانیون حکومتی ، از بیسواد ترین ،و نا آگاه ترین قشر جامعه ایران از جنبه سیاسی است. فراموش نکنیم ،که سیاست ، مو عظه  و روضه خوانی ،و تحریک یک مشت جوان و مردم عادی  کوچه و بازار  نیست .سیاست و سیاست شناسی ،و مدیریت کلان یک جامعه ، متشکل از علوم مختلف ،و آگاهی از واقعیت های جهانی است. دسترسی به این علوم ، برای اداره یک کشور در جهان امروز ، احتیاج به سالها تحصیل در علوم مختلف وابسته به سیاست دارد. در این راستا ، یعنی بیسوادی مطلق آیت الله خمینی  از علوم عقلانی خصوصأ سیاست ، چند نمونه از گفته های خود ایشان را در اینجا می آوریم ، تا  خوانندگان دلیل علم ستیزی  و نداشتن عرق ملی و وطن پرستی آخوند بیسواد ، علنأ ملاحظه بکنند. برای چنین آدم بیسواد ، واقعیت گرائی  سیاسی معنی و مفهومی ندارد. و با این فقر دانش سیاسی ، ملت و مملکت را 8 سال به جنگ کشید ،و ملت و مملکت را نابود کرد.تا آخرین روز  شعار جنگ جنگ تا پیروزی را سر داد ،و آخر نیز زهری را که  به خاطر بی سوادی و نا آگاهی از علم سیاست داشت، بر حلقوم ملیونها ایرانی ریخته بود چند جرعه هم خود نوشید ، واز این دنیا رفت. اما جنایات او در تاریخ  تا ابد خواهد ماند.اما فرمایشات خمینی :
 خمینی و سیاست .
-----------------
.روحانی نباید کار دیگری ، غیر از روحانیت ، یعنی بسط توحید و تقوی و تعلیم قانون آسمانی و تهذیب اخلاق بپردازد.(کشف الاسرار نوشته امام خمینی صفحه 208)
این را بدانید که تنها روحانیت می تواند  در این مملکت کارها را از پیش ببرد، فکرنکنید  که بخواهید کنار بگذارید روحانیت را .(دیدار با نمایندگان مجلس ، جماران  6 خرداد 1360.
خمینی و دانشگاه .
----------------
ریشه تمام مصیبت هائی که تا کنون برای بشر پیش آمده از دانشگاه ها بوده است ...همه مصیبت هائی که در دنیا شده ،از متفکرین و متخصصین و دانشگاهی است.اگر به اسلام  علاقه دارید ، بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشه ای بالاتر است.(در دیدار با اعضای دفتر تحکیم  وحدت حوزه و دانشگاه .27 آذر 1359.)
ما هرچه می کشیم از این طبقه ایست که ادعا می کند دانشگاه رفته ایم ، روشنفکریم ،و حقوقدانیم ،. هرچه می کشیم از این ها است .(قم 1 مرداد 1358)
خمینی و فرار مغز ها .
---------------------
.منافقین هم می گویند ، مغز ها دارند فرار می کنند. به جهنم که فرار می کنند.این دانشگاه رفته ، این ها که همه اش دم از علم و تمدن غرب می زنند، باگذارید بروند . ما این علم و دانش غرب را نمی خواهیم..(جماران 8 آبان 1358)
خمینی و صادرات انقلاب .
-------------------------
ما باید به هرقیمت شده باشد ، انقلاب خودمان را به تمام ممالک اسلامی و تمام جهان صادر کنیم .(پیام به ملت در 22 بهمن 1358)
باید در صدور انقلابمان به تمام جهان کوشش کنیم . پیام نوروزی به ملت ، اول فرروردین 1359)

با این نمونه از علم ودانش آیت الله خمینی ، تعجب آور نیست ، در هزاره ً سوم ،« کشور امام زمان  به قول خود آخوند های حکومتی !!! » در جوار مرقد امام هشتم شیعان ، در شهر مشهد ، صیغه خانه   ، یا به عبارت  ماهیت واقعی  آن «موسسه تن فروشی اسلامی » ،به کمک دلالان محبت ، با قیمت مخصوص برای ازاله بکارت  دخترکان 12 ساله ایرانی باز کرده اند که این ننگ ، در تاریخ این ملت بلاکشده از دست آخوند های متحجر ، تا ابد ضبط خواهد شد؟.یاد آور می شوم،که 47 در صد نیروکار کشور فرانسه ، در دست زنان و دختران فرانسه است. به عبارت دیگر ، 47 درصد ثروت های تولیدی فرانسه با عقل و شعور و دانش و دستان   زنان و دختران این مملکت تولید می شود. زنان و دختران فرانسه در تمام فعالیت های اقتصادی ، مدیریتی ، دفاع ملی ، دانش های پیشرفته ، دوشادوش هموطنان مرد  فرانسوی شرکت فعال دارند .بعد از 31 حاکمیت جهل و فساد جنایت در ایران ،  نظام اسلامی ، برای دخترکان 12 ساله ایرانی ، صیغه خانه باز می کند !!!
به قلم : کاظم رنجبر .پاریس 10 اوت 2010
اقتباس بطور اختصار و یا کامل  با ذکر نام نویسنده و سایت ، کاملأ آزاد است
(ادامه دارد )
نقش نیکتا خروشچف در سقوط نظام کمونیستی شوروی ، و تجربیات تاریخی آن  برای مبارزان سیاسی ایران .
-         --------------------------------------------------------------------------------------------------------
-         مأخذ به زبان فارسی .
-         مأخذ (1)
-         مأخذ (2)
با تمام معذرت از خوانندگان ،که مصرع دوم شعر ، به تناسب سخن روز دستکاری شده واز نویسنده مقاله است.
-         مأخذ (3)
-         مأ خذ (4)