طرح پیشنهادی حسن ماسالی


طرح پیشنهادی

اول ژانویه 2010

دوستان عزیز و مبارز،

همانطور که آگاهی دارید، مقاومت و مبارزه مردم دربرابر رژیم اسلامی - فاشیستی ایران ادامه دارد و در سراسر کشور گستر ش یافته است . مردم و پیشاپیش آنان جوانان و زنان ایران ، با شجاعت و با پرداخت هزینه های سنگین در برابر نیروهای ارتجاعی وجنایتکارمقاومت میکنند. بخشی از مردم با توسل به "فرهنگ شیعه گری"، شعارهای ضد حکومتی را مطرح میکنند، اما تعداد کثیری از جوانان ، زنان و روشنفکران آگاهانه تر عمل میکنند و خواستار بر چیدن تمام عیار جمهوری اسلامی هستند وخواست های دمکراسی خواهی ، سکولاریسم، و برابری طلبی را در ایران مطرح میکنند.

در خارج از کشور افراد ، گروه ها و محافل مختلفی به یاری مردم برخاسته اند و به اشکا ل مختلف همبستگی خود را با مردم ایران در داخل کشور ابراز میدارند.

اما، حکومت واپسگرا و فاشیستی حاکم در ایران نیز به سرکوب و خشونت علیه مردم، تشد ید بخشیده است وهر روز جوانان مبارز و زنان آزاد اندیش را به اسارت میگیرند و شکنجه، اعدام و سنگسار میکنند.

گرچه جوانان با بهره گیری از تکنولوژی مدرن ( تلفن موبیل، ایمیل ، اینترنت ، و رسانه های خبری ) شبکه های سیاسی – مبارزاتی ایجاد کرده اند و کوشش های خود را همآهنگ میکنند، اما جنبش دمکراسی خواهی مردم ایران با کمبودها، موانع و مشکلات گوناگونی روبرو میباشد که باید بطور واقع بینانه و دوراندیشانه مورد ارزیابی قراربگیرند وهر چه زودتر راهکارهای عملی و موثری جستجو شوند تا بار دیگر، جنبش مردم به شکست ، انحراف و ناکامی نیانجامد.

این مشکلات و کمبود ها کدامند؟

1- بخشی از مردم، با وجود ابراز تنفر نسبت به حکومت اسلامی – فاشیستی حاکم در ایران، هنوز موفق نشده اند " فر هنگ سیاسی و مناسبات تشکیلاتی و مبارزاتی" خود را دربرابر

" فرهنگ و مناسبات ارتجاعی حاکم" و عوامل این رژیم ، که با چهره های گونا گون و ترفند های مختلف نفوذ کرده اند، سامانه بخشند.

2- اکثرقریب باتفاق شرکت کنندگان درجنبش – با وجود شهامت و جانبازی دربرابر نیروهای سرکوبگر- هنوزفاقد استراتژی،طرح وبرنامه درازمدت هستند. و بهمین دلیل نیز فقط به "عملکردهای تاکتیکی روزمره " متوسل می شوند، و به نیازها و امور مربوط به" تدارکات ، تشکیلات و سایر ابزار و امکانات مبارزاتی"، برای ایجاد آلترناتیو ( قدرت جایگزین) و شکل گیری قدرت متقابل سیاسی – اجتماعی، بی توجه هستند.

پیش بینی میشود که اگر جنبش آزادیخواهانه مردم ایران با چنین کیفیت و تجهیزاتی ادامه یابد و حتی موفق به سرنگون کردن جناح افراطی و فاشیستی اسلامی در ایران شود ، مشکل اساسی جامعه ایران از نظر: استقرار دمکراسی ، سکولاریسم و برابری طلبی و تعالی بخشیدن فرهنگ و مناسبات اجتماعی ، بجائی نخواهد رسید و "ناکامی های مردم ایران وعوامل بحرانهای مداوم اجتماعی " تکرار و بازتولید خواهند شد.

بنابراین،ضروریست که فرهیختگان سکولار، زنان و جوانان مبارز ایران" تاریخ ناکامی های گذشته را تکرار نکنند". هدفمند ، با چشم انداز روشن و دراز مدت ،و با تدارکات همه جانبه، با همآهنگی و همبستگی بیشتر وگسترده تری ، در داخل و خارج از کشور به مقاومت و مبارزه خود ادامه بدهند.

با توجه به آنچه که در ایران میگذرد و روی خواهنتد داد، ضروری است که در خارج از کشور نیز نیروهای آزاد اندیش و سکولار که خواستار برچیدن جمهوری اسلامی بطور بنیادی هستند، در میان خود هماهنگی و همسوئی ایجاد کنند.

با درس آموزی از ناکامی ها و کمبود های گذشته، پیشنهاد می شود :

1- در همه نقاط دنیا که ایرانیان در آنجا مقیم هستند،در هر شهر ویا منطقه،با مشارکت آزادانه و داوطلبانه افراد مبارز، نمایندگان گروهها واحزاب سیاسی وهمچنین مدافعان حقوق بشر، "شبکه های سیاسی – مبارزاتی"تشکیل می شود.

2- در هریک از" شبکه های سیاسی – مبارزاتی" ، از میان افراد داوطلب، سه تا پنج نفر بعنوان " شورای همآهنگی" انتخاب می شوند تا اهداف و برنامه های تعین شده را به اجرا در آورند.

3 - افراد تشکیل دهنده" شورای همآهنگی"، درهرمحل و یا درهرمنطقه، بطور ادواری،جلسات مشورتی برگزارمیکنند و پس ازمشورت،طرح و برنامه ها ی تعین شده رابا جرادرمی آورند.

4- افراد، گروهها واحزاب شرکت کننده،استقلا ل فکری- سیاسی – تشکیلاتی خود را حفظ میکنند وهژمونی ( سیطره جوئی ) هیچ فرد و گروهی پذیرفته نخواهد شد.

5- شبکه های سیاسی – مبارزاتی ،در سراسر دنیا، بصورت تشکل های موازی وهمطراز با همدیگر ارتباط برقرارمیکنند وبراساس مبانی سیاسی و اهداف مشترک بشرح زیر، فعالیتهای خود راهمآهنگ میکنند :

الف – برچیدن کامل حکومت و دستگاه اداری – سیاسی – نظامی و ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ؛

ب – جانبداری ازمبانی سکولاریسم ( جدائی دین و ایدئولوژی از حکومت) ، دمکراسی خواهی و همبستگی ملی و یکپارچگی ایران؛

ج- نهادینه کردن فرهنگ دمکراسی خواهی ،نوسازی جامعه، تامین رفاه اجتماعی، برابری حقوق زنان و مردان و همه اقوام و شهروندان ایران ؛

برای تحقق چنین اهداف وبرنامه ها ئی،همچنین بمنظور سازماندهی مناسبات سیاسی – تشکیلاتی و مبارزاتی داوطلبانه و آگاهانه، از شما صمیمانه دعوت میشود که دراین مسیر مشترکاً گام برداریم.

این فراخوان ، پس از جمع آوری اسا می افراد داوطلب و امضا کننده، انتشار خواهد یافت تا هر کدام ازشرکت کنندگان در محل اقامت خود، جلسات و مناسبات خود را( نه بطورهرمی وعمودی ، بلکه بطور موازی و داوطلبانه ) سازماندهی کنند.

برای تماسگیری های اولیه و جمع آوری امضاها ، همه افراد علاقمند آزادند که با دوستان خود تماس برقرار کنند و نتیجه کوششهای خود را از طریق ایجاد " شبکه های ارتباط گیری" در اختیار افکار عمومی قرار بدهند .

لا زم به یاد آوری است که هیچ یک از تشکیل دهندگان " شبکه های ارتباط گیری" یا " شبکه های سیاسی مبارزاتی"، "حق ویژه ای" نخواهند داشت و همه امور بطور داوطلبانه به اجرا در می آیند.

پس از تماسگیری و مشخص شدن تعداد شرکت کنندگان، جلسات گفتگو ، مشورت و تصمیم گیری نهائی از طریق " پالتاک" سازماندهی خواهند شد.

راهکار های مقابله با برنامه های رژیم فاشیستی ایران

اول ژانویه 2010

hmassali@aol.com

راهکار های مقابله با

برنامه های رژیم فاشیستی ایران

مبارزه مردم ایران علیه جمهوری اسلامی - فاشیستی ایران ، وارد مرحله حساسی شده است . ازیکطرف ملاحظه میکنیم که رهبران جناح حاکم که سواربرقدرت میباشند،ضمن تشدید بخشید ن سیاستها ی سرکوب، شکنجه واعدام ،ازگسترش مقاومت ومبارزه مردم هراسناک شده اند و احتمالا برای بقای خود، با بهره گیری ازآخوندهای ارتجاعی و ابزارهائی ایدئولوژیکی – نظامی – فاشیستی کوشش خواهند کرد که مخالفین خود را قتل عام کنند و جنایات هولناک دیگری مرتکب شوند؛

از طرف دیگر،شاهد آن هستیم که باند میر حسین موسوی – کروبی – خاتمی ، ضمن رقابت با باند بنیاد گرای حاکم، آشکارا اعلام میکنند که نسبت به جمهوری اسلامی" وفادار " هستند و قصد دارند با توسل به ترفندهای ریاکارانه دیگری ، جمهوری اسلامی را " تزئین " کنند و باشیوه های دیگری ادامه استقرار حکومت جهل و ارتجاعی اسلامی را فزاهم سازند. و برای این منظور، تلاش میکنند که از نارضایتی های عمیق مردم ،بعنوان " تاکتیک مبارزاتی خود " استفاده کنند.

البته باید یاد آورشد که این جماعت ریاکار،هرگزتصورنمیکردند که این ملت " صبوروخموش" ، ناگهان شورش کنند و با دست خالی دربرابر نیروهای فاشیستی بمقابله بر خیزند. شورش مردم و گسترش واوجگیری مبارزات مردم ،شرایطی بوجود آورده است که این آقایان فعلاً در" بن بست" سیاسی قرار گرفته اند و نمیدانند چگونه " غقب نشینی "کنند.

اما در اینجا لازم است متذکر شوم که تجارب رویداد های تاریخ وتحولات گذشته ایران باید بما آموحته باشد که هنوز" سناریوی خیانت و جنایت " توسط مرتجعین خاتمه نیافته است. در این ارتباط،، ضروری است که توجه دوستان و مردم مبارز را به یک نکته ظریف دیگرنیزجلب کنم و آن اینکه : ظاهراً میرحسین موسوی – کروبی – خاتمی ،عناصری هستند که خود شان را به عنوان " رهبران جنبش سبز" معرفی میکنند و ازنظرجناح حاکم نیز، این عناصر" فتنه گر " شرایط کنونی ایران محسوب میشوند!!! اما این پرسش مطرح است که چرا این افراد هنوز از

" مصونیت" خاصی برخوردارند ، اما حامیان و همکاران و هواداران آنان، زندانی، شکنحه و کشته میشوند؟

آیا جناح حاکم رژیم و این آقایان قصد دارند با قربانی کردن مردم و هواداران خود ، صحنه سازی و " سناریوی" دیگری را تدارک ببینند؟

عقیده دارم که نقش خیانتکارانه جناح بندی های این رژیم هنوز خاتمه نیافته است. زیرا، همه جناح بندی های رژیم آکاه هستند که در صورت " فروپاشی کامل جمهوری اسلامی"، همه این عناصر که در جنایات رژیم خمینی، نقش فعالی ایفا کرده اند، دربرابر مردم باید پاسخگو باشند. و لذا با توسل به همه ترفندهای ریاکارانه و حتی " تسلیم در برابرسیاست آمریکا و اسرائیل" در صدد بر خواهند آمد که این نظام را با رنگ آمیزی دیگری حفظ کنند و خواستهای مردم ایران، و تمام جان باختگان را قربانی " سیاست بازی های خود" کنند.

روایط پنهانی علی اکبر هاشمی رفسنجانی با دول خارجی و مواضع چندگانه ایشان با جناح های مختلف رژیم ،و وفاداری میرحسین موسوی از جمهوری اسلامی، در خدمت چنین سیاستی است .

براین اساس ، به همه مبارزین و مردمی که صادقانه پا بمیدان مبارزه گذاشته اند بسهم خود هشدارمیدهم که خودمان را برای مقابله با تمام توطئه هائی که با آن روبرو خواهیم شد، آماده کنیم.

درهمینجا ضروری میدانم که به آن بخش ازمبارزین صادق ایران که فکرمیکنند خیلی مهارت دارند و" زرنگ تراز آخوندهای حیله گر هستند"، و میتوانند بعنوان" تاکتیکهای مرحله ای" ، آقایان موسوی – کروبی – خاتمی و امثال آنها را بعنوان " رهبران جنبش " بپذیرند ،سپس دربرابر انحرافات آنان ایستادگی کنند... بسهم خود هشدار بدهم که چنین سیاست بازی های

غیر دوراندیشانه ای را دنبال نکنند. زیرا:

درکشوری نظیر ایران و درشرایطی که هنوز نیروهای دمکراسی خواه ، سکولار و برابری طلب، فاقد احزاب مدرن اجتماعی هستند و مردم جامعه ازسازمان یافتگی وهمآهنگی کافی برخوردار نیستند و تبدیل به یک " قدرت سازمان یافته ومتقابل اجتماعی" نشده اند، اتخاذ چنین تاکیتک هائی از طرف افراد و محافل پراکنده، موجب میشود که خودشان را در درون "قدرت بزرگتر" استحاله کنند و بطور استراتژیک قربانی شوند.

در گذشته بسیاری از نیروهای " چپ سنتی "ایران چنین کردند و جان مبارزین بیشماری را بمخاطره انداختند و وبا چنین عملکردهائی فاجعه آفریدند.

بنابراین، با شرایطی که هم اکنون در درون مخالفین رژیم حاکم است، پیشنهاد میکنم که در این مرحله مشترکاً تلاش کنیم که :

1- پس از مشخص کردن خواستها و اصول مشترک سیاسی ، با نیروهای همگرا همکاری کنیم و طی روندی با نیروهای همگرا ، اتحاد و ائتلاف بوجود بیاوریم وسپس، مشترکاً بصورت یک نیروی همآهنگ و قدرتمند، سیاستهای تاکتیکی خود را در برابر سایر نیروها و از جمله دربرابر دشمن تعین و مشخص کنیم.

2- با توجه به مشکلات و موانعی که هم اکنون مردم و جامعه ایران با آن مواجه هستند، نیروهای آگاه و خردمند و دوراندیش سیاسی ایران ، نه تنها حق ندارند با بقایای این رژیم " سازش " کنند، بلکه تنها با " فروپاشی رژیم" نیز نمیتوانند رضایت بدهند. و ضروری است که ضمن تلاش برای متلاشی کردن رژیم،اقدامات تدارکاتی وتدابیرلازم برای "ایجاد قدرت جایگزین" بعمل آوریم تا خواست های حق طلبانه مردم بطور بنیادی و همه جانبه ، تحقق یابند.